برای طراحی مدل ورود به معامله با استفاده از مفاهیم سبک ICT، تمرکز اصلی بر تایم فریمهای پایین و ابزارهای ورود به معامله مانند شکاف ارزش منصفانه (Fair Value Gap)، بلوکهای سفارشات (Order Blocks)، محدوده تعادل قیمت (Balance Price Range – BPR) و ستاپ ورود بهینه به معامله (OTE) قرار دارد.

راهنمای ساخت مدل ورود به معامله
برای طراحی و ساخت یک مدل ورود به معامله به روش ICT موارد مختلفی درنظر گرفته میشوند که در ادامه به آنها اشاره شده است:
انتخاب تایم فریم ورود به معامله
اولین گام در ساخت مدل ورود به روش ICT، تعیین تایم فریم است؛ این انتخاب بر اساس سبک معاملاتی هر فرد متفاوت خواهد بود.
ممکن است برخی از معاملهگران تایم فریمهای بالاتر مانند ۱۵ دقیقه را انتخاب کنند، در حالی که برخی دیگر تایم فریمهای پایینتر مانند ۱ دقیقه یا حتی ۱۵ ثانیه را ترجیح میدهند.
نکته: در ادامه، از تایم فریم ۵ دقیقه و ۱ دقیقه برای توضیح مدلها استفاده خواهد شد، چرا که این تایم فریمها انعطافپذیری بیشتری برای معاملات کوتاهمدت دارند.
انتخاب کیلزون مناسب
کیل زونهای فارکس ، زمانهای خاصی از روز هستند که نقدینگی بالایی در بازار مشاهده میشود. به عنوان نمونه، معامله در بازه بازگشایی نیویورک (New York Open) به دلیل نوسانات بالا و نقدینگی قابل توجه، زمان مناسبی برای جستجوی فرصتهای ورود به معامله است.
مفاهیم کلیدی برای مدل ورود به معامله در سبک ICT
برای ساخت مدل ورود، استفاده از مفاهیم زیر ضروری است:
- جابجایی قیمت (Displacement): جابهجایی (دیسپلیسمنت) حرکات قدرتمند و جهتدار بازار هستند که توسط چند کندل با بدنه بزرگ شکل میگیرند؛
- گپ ارزش منصفانه (Fair Value Gap): شکاف ارزش منصفانه (FVG) که نشاندهنده عدم تعادلهای موجود در حرکت قیمت است؛
- اردر بلاک (Order Block): مناطقی که سفارشات خرید یا فروش موسسات و سرمایهداران بزرگ در آن نواحی انجام میشود؛
- محدوده تعادل قیمت (BPR): محدوده تعادل قیمت (Balance Price Range) به مناطق شکلگیری همپوشانی دو شکاف ارزش منصفانه گفته میشود؛
- روش ورود بهینه به معامله (OTE): ابزار فیبوناچی با تنظیمات مخصوص ستاپ OTE یا (Optimal Trade Entry)، نواحی مهم بازگشتی برای قیمت را تعیین میکند؛
- نقدینگی محدوده داخلی (IRL): نقدینگی داخلی (Internal Range Liquidity) که همان عدم تعادلهای موجود (FVGs) در رنج قیمتی هستند؛
این مفاهیم بهعنوان چارچوبی برای ساخت مدل ورود به معامله عمل میکنند.
انواع مدلهای ورود به معامله به روش ICT
مدلهای ورود به معامله در سبکICT معمولا بر اساس ترکیب چندین مفهوم ساخته میشوند. در ادامه انواع مدلهای ورود به معامله ICT بررسی میشوند.
ورود بر پایه شکاف ارزش منصفانه (FVG)
مدل ورود بر پایه شکاف ارزش منصفانه (FVG) شامل 4 مرحله است است:
- جذب نقدینگی: ابتدا نقدینگی از یک محدوده کلیدی جمعآوری میشود، سپس جهت قیمت تغییر میکند؛
- جابجایی در قیمت: پس از جذب نقدینگی، حرکت تهاجمی (Displacement) قیمت به سمت مخالف روند قبلی رخ میدهد که منجر به شکست ساختار (Break of Structure) میشود؛
- بازگشت به شکاف ارزش منصفانه: قیمت پس از شکست ساختار، به گپ ارزش منصفانه بازمیگردد و فرصت ورود به معامله در این نقطه ایجاد میشود.

ورود بر پایه نقدینگی داخلی (IRL)
مدل ورود بر پایه نقدینگی داخلی در 3 مرحله خلاصه میشود:
- جذب نقدینگی داخلی: ابتدا قیمت به محدوده جمعآوری نقدینگی داخلی (Internal Range Liquidity) حرکت میکند. این جذب نقدینگی معمولا با یک حرکت کوتاه در جهت مخالف روند اصلی همراه است؛
- جابجایی در قیمت: پس از جمعآوری نقدینگی داخلی، قیمت یک حرکت تهاجمی در جهت روند اصلی انجام داده و منجر به شکست ساختار (BOS) میشود؛
- هدف بعدی قیمت: پس از جذب نقدینگی محدوده داخلی از سوی قیمت، حرکت قیمت به سمت محدوده نقدینگی خارجی (External Range Liquidity) خواهد بود.

ورود بر پایه شکاف ارزش منصفانه در محدوده ستاپ OTE
این مدل ترکیبی از مدل اول است اما شکاف ارزش منصفانه در محدوده سطوح مرتبط با ستاپ OTE قرار میگیرد. مراحل این مدل عبارتند از:
- جذب نقدینگی: نقدینگی از محدوده کلیدی جمعآوری شده و جهت قیمت به سرعت تغییر میکند؛
- جابجایی در قیمت: حرکت تهاجمی قیمت به سمت مخالف، شکست ساختار را رقم میزند؛
- بازگشت به FVG: پس از شکست ساختار، قیمت به شکاف ارزش منصفانه بازمیگردد؛
- شرط اضافی: برای ورود به معامله، شکاف ارزش منصفانه باید در محدوده سطوح بازگشتی فیبوناچی [بر اساس ستاپ OTE (سطوح 0.62 تا 0.79)] قرار گیرد تا ریسک به ریوارد بهبود یابد.

نقدینگی داخلی همراه با سطوح OTE
مدل نقدینگی داخلی همراه با سطوح OTE، ترکیبی از مدل دوم و سوم است که در آن، نقدینگی داخلی جمعآوری شده و شکاف ارزش منصفانه در محدوده سطوح OTE قرار دارد:
- جذب نقدینگی داخلی: قیمت ابتدا به سمت جمعآوری نقدینگی داخلی حرکت میکند؛
- جابجایی در قیمت: حرکت تهاجمی قیمت، شکست ساختار را ایجاد میکند؛
- بازگشت به گپ ارزش منصفانه در محدوده سطوح OTE: ورود به معامله زمانی انجام میشود که قیمت پس از شکست ساختار، به شکاف ارزش منصفانه بازگردد و این شکاف در محدوده سطوح OTE (سطوح 0.62 تا 0.79) قرار گیرد.
ورود بر پایه تعادل قیمت (BPR)
مدل محدوده تعادل قیمت (Balance Price Range – BPR) بر اساس همپوشانی حرکات تهاجمی و شکافهای ارزش منصفانه سمت خرید و فروش [مانند یک حرکت سریع رفت و بازگشتی] طراحی شده است. مراحل معامله با ورود بر پایه تعادل قیمت:
- حرکت تهاجمی خرید و فروش: ابتدا یک حرکت تهاجمی رفت و بازگشتی پرسرعت رخ میدهد. این دو حرکت در یک ناحیه همپوشانی دارند که همان شکافهای ارزش منصفانه است؛
- شناسایی ناحیه تعادل: ناحیه همپوشانی شکافهای ارزش منصفانه بهعنوان نقطه ورود به معامله شناسایی میشود؛
- ورود و مدیریت ریسک: ورود به معامله در ناحیه تعادل انجام شده و حد ضرر در بالای سقف یا پایین کف مربوط به حرکات تهاجمی قرار میگیرد؛
- ترکیب با سایر مفاهیم: این مدل میتواند با مفاهیمی نظیر سطوح OTE و محدوده دیسکانت یا پرمیوم ترکیب شود تا ریسک به ریوارد بهبود یابد.

نکات کلیدی در ترکیب تکنیکها برای ساخت مدل شخصی
یکی از مزایای سبک ICT، انعطافپذیری آن در ترکیب مفاهیم مختلف است. معاملهگران میتوانند بر اساس ترجیحات خود از ترکیب مفاهیمی مانند گپ ارزش منصفانه، بلوکهای سفارشاتی، محدوده تعادل قیمت و نقدینگی داخلی استفاده کنند. نکات کلیدی ترکیب مدلها:
- تعریف معیارهای دقیق ورود: هر مدل باید شرایطی داشته باشد که نقطه ورود را بهطور دقیق مشخص کند؛
- توجه به نسبت ریسک به ریوارد: استفاده از مفاهیمی مانند سطوح OTE به بهینهسازی این نسبت کمک میکند؛
- آزمایش مدل در شرایط مختلف بازار: هر مدل باید در شرایط مختلف بازار (صعودی، نزولی و رنج) مورد آزمایش قرار گیرد تا کارایی آن تأیید شود.
جمعبندی
در شناسایی مدل ورود به معامله در سبک ICT، ترکیب مفاهیمی مانند شکاف ارزش منصفانه، بلوکهای سفارش، محدوده تعادل قیمت و ستاپ OTE، رویکردی ساختاریافته برای ورود به معاملات ارائه میدهد.
در این روش، تحلیل تایم فریمهای مناسب، شناسایی کیل زونهای پرنقدینگی و توجه به نقاط کلیدی بازار، بهعنوان مراحل اصلی در نظر گرفته میشوند.