تمرکز اصلی سبک ICT بر ساختار بازار و نقدینگی قرار دارد. در ساختار بازار، محدوده معاملاتی ICT مفهومی است که در آن هم نقدینگی سمت خرید (Buyside Liquidity) و هم نقدینگی سمت فروش (Sellside Liquidity) برداشته میشود.

مارکت میکر و گردانندگان پول هوشمند، از محدوده معاملاتی ICT برای دستکاری پوزیشن معاملهگران خرد و ورود به بازار استفاده میکنند.
رنج معاملاتی ICT چیست؟
محدوده معاملاتی ICT (ICT Dealing Range)، یک رنج قیمتی بین کف و سقف آخرین سوئینگ است. در این محدوده، نهادها روی مراحل انباشت (Accumulation) و توزیع (Distribution) متمرکز هستند، چرا که آنها از اطلاعات کافی برای شناسایی موقعیت نقدینگی بین کف و سقف برخوردار هستند.

موسسات و پول هوشمند از محدوده معاملاتی ICT برای دستکاری پوزیشن معاملهگران خرد استفاده میکنند. آنها حرکات قیمتی را دستکاری کرده، به شکار نقدینگی میپردازند و تغییرات قیمتی بزرگ را رقم میزنند.
بازار عمدتا بین محدودههای معاملاتی ICT حرکت میکند تا شکافهای ارزش منصفانه (Fair Value Gaps یا FVGs) را به تعادل برساند یا با شکست سقفهای برابر و کفهای برابر ، نقدینگی را شکار کند.
عناصر کلیدی محدوده معاملاتیICT
برای درک بهتر محدوده معاملاتی در سبک ICT، شناخت و تسلط بر عناصر زیر ضروری است:
- ساختار بازار (Market Structure)
- مناطق گران فروشی/ارزان فروشی (PD Array)
- نقدینگی در فارکس (Liquidity)
ساختار بازار
در رسم ساختار بازار، معمولا سقف سویینگ (swing high) و کف سویینگ (swing low) در روند غالب مشخص میشوند. در سبک ICT، این موضوع یکی از اجزای محدوده معاملاتی است چرا که رنج معاملاتی ICT با انتخاب سقف و کف تعیین میشود.
مناطق گران فروشی/ارزان فروشی
محدوده معاملاتیICT به مناطق پریمیوم (گران فروشی) و دیسکانت (ارزان فروشی) تقسیم میشود. سطوح فیبوناچی ICT با سطح 50% به عنوان سطح تعادل (Equilibrium) محدوده تعیین میشوند.
در روند صعودی، منطقه دیسکانت زیر سطح تعادل قرار دارد. معاملهگران ICT و سازمانی بیشتر متمایل به خرید در این ناحیه هستند. از سوی دیگر در روند نزولی، منطقه پریمیوم بالای سطح تعادل قرار دارد و معاملهگران ICT و نهادی بیشتر به فروش در این ناحیه تمایل دارند.
نقدینگی
استخرهای نقدینگی مناطقی در نمودار هستند که تعداد زیادی از سفارشات حد ضرر و سفارشات معلق (Pending Orders) در آنها قرار دارند و اغلب در داخل محدوده معاملاتی شکل میگیرند. این مناطق معمولا در نواحی زیر تشکیل میشوند:
- کفهای داخلی (Internal Lows)
- سقفهای داخلی (Internal Highs)
- سقفهای برابر (EQH)
- کفهای برابر (EQL)
شناسایی محدوده معاملاتی در سبک ICT
نشانهگذاری سقف در روند صعودی و کف در روند نزولی بسیار ساده است. یک سقف یا کف سوئینگ، زمانی تایید میشود که قیمت به عقب بازگشته و اولین پولبک را بشکند.
اولین پولبک اغلب به عنوان سطح القای نقدینگی (Inducement Level) شناخته میشود. شکست این سطح، تشکیل سقف و کف را تایید میکند.

معامله با محدوده معاملاتی ICT در بازار صعودی
در بازار صعودی، پس از ایجاد یک سقف بالاتر (Higher High) یا سقف سوئینگ، قیمت اغلب در محدوده معاملاتی ICT حرکت میکند. در این نواحی، معاملهگر ICT قادر خواهد بود تا سطوح مهم را در مناطق دیسکانت مشخص میکند.
آرایههای PD صعودی در مناطق دیسکانت روند صعودی، فرصتهای ورود خرید بالقوه را ارائه میدهند. اردربلاکها و FVGها در این مناطق نشانهگذاری شده و مناطق پریمیوم نیز به عنوان هدف برای حد سود تعیین میشوند.

معامله با محدوده معاملاتی ICT در بازار نزولی
در بازار نزولی، پس از ایجاد یک کف پایینتر (Lower Low) یا کف سوئینگ، قیمت اغلب در محدوده معاملاتی ICT حرکت میکند. بدین ترتیب معاملهگر ICT میتواند سطوح مهم را در مناطق پرمیوم مشخص میکند.
آرایههای PD در مناطق پرمیوم روند نزولی، فرصتهای ورود معاملات فروش بالقوه را ارائه میدهند. اردربلاکها و FVGها در مناطق پریمیوم نشانهگذاری شده و مناطق دیسکانت نیز به عنوان هدف برای حد سود تعیین میشوند.

جمعبندی
استراتژی محدوده معاملاتی ICT با تمرکز بر ساختار بازار، نقاط کلیدی نقدینگی و الگوهای خاص قیمتی، به معاملهگران امکان میدهد تا رفتار پول هوشمند را در بازار شناسایی کرده و حرکات قیمتی را با دقت بیشتری پیشبینی کنند.
استراتژی محدوده معاملاتی در سبک ICT با تعیین محدوده بین سقف و کف آخرین سوئینگ، مناطق حساس بازار را مشخص کرده و بر اساس سطوح پریمیوم و دیسکانت، بهترین نقاط ورود و خروج را ارائه میدهد.