مدل فرکتال در سبک ICT، روشی برای هماهنگی ساختار قیمت در تایم فریمها و ورود در نواحی واکنشی بازار است. این مدل با تحلیل کندل تایم فریم بالا برای تعیین جهت (Bias)، تایید ساختار در تایم فریم میانه و ورود در تایم فریم پایین، با یک بازگشت ساختار قیمت (Inversion) مشخص میشود. ناحیه ورود یا T-Spot، جایی است که انتظار میرود سایه کندل تایم فریم بالا شکل بگیرد.

استراتژی فرکتال و حرکت معکوس در سبک ICT چیست؟
استراتژی فرکتال و Inversion در سبک ICT، یک روش چندتایم فریمی برای تحلیل، تایید و ورود به بازار است. در این مدل، ساختار حرکتی قیمت در تایم فریمهای مختلف تکرار میشود و با تطابق جهت آنها، میتوان نقاط ورود با دقت بالا و ریسک پایین را پیدا کرد.
فرآیند کار با استراتژی فرکتال به شرح زیر است:
- شناسایی ناحیه برگشت در تایمفریم بالاتر: ابتدا در تایمفریمهای بالاتر مانند ۱ ساعته یا روزانه، ناحیهای که احتمال برگشت قیمت در آن وجود دارد، شناسایی میشود. این نواحی معمولا پس از جمع آوری نقدینگی و مشاهده برگشت در کندلها مشخص میشوند.
- دریافت تایید ساختاری در تایمفریم میانمدت: در ادامه، در تایمفریمهای میانمدت مثل ۵ دقیقه، ساختار قیمت بررسی میشود تا تایید لازم برای ورود دریافت گردد.
- ورود در تایمفریم پایین: در نهایت، زمانی که قیمت در ناحیه مشخصشده یک شکست معتبر یا بازگشت معکوس تاییدشده (Inversion) را نشان دهد، ورود به معامله در تایمفریم پایینتر مانند ۱ دقیقه انجام میشود.
تحلیل تایم فریم بالا در فرکتال و حرکت معکوس
در مدل فرکتال، جهتگیری اولیه بازار یا همان "Bias"، از تایم فریمهای بالاتر مثل یک ساعته بهدست میآید. این مرحله پایه تصمیمگیری برای ورود در تایم فریم پایین است، چون بدون جهت مشخص در تایم فریم بالا، ورود در تایم فریم پایین بیاساس خواهد بود. سه روش اصلی برای تعیین بایاس:
جمعآوری نقدینگی (Sweep)
شکست و بازگشت سریع قیمت از سقف یا کف مهم در تایم فریم بالا، احتمال ورود پول هوشمند (اسمارت مانی) را نشان میدهد. این ناحیه معمولا جایی است که سفارشهای استاپ فعال شده و نقدینگی جمع شده است.
به طور مثال، اگر کندل تایم فریم بالا، سقف (High)، روز قبل را بشکند، اما توانایی تثبیت نداشته و زیر آن بسته شود، میتواند نشاندهنده پایان حرکت صعودی و شروع حرکت نزولی باشد.
بازگشت قیمت (Rejection)
پس از جمعآوری نقدینگی، باید به دنبال بازگشت تاییدشده قیمت از ناحیهی نقدینگی باشید. این تایید معمولا با کندل بستهشده در خلاف جهت حرکت قبلی مشخص میگردد (مانند کلوز نزولی بعد از گرفتن سقف).
تغییر وضعیت تحویل قیمت (Change in State of Delivery)
در این مرحله، تغییر رفتار قیمت بررسی میشود. نشانه این تغییر معمولا عبور از ساختار کندلهای قبلی است؛ مثلا یک کلوز نزولی قوی که از تمام کندلهای صعودی پیش از خود عبور میکند.

تایید ساختار فرکتال و حرکت معکوس در تایم فریم میانمدت (مثل ۵ دقیقه)
پس از تعیین بایاس در تایم فریم بالا، دریافت تایید ساختاری در تایم فریم میانمدت (معمولا تایم فریم ۵ دقیقه) نیز حائز اهمیت است. بدون ارائه ساختار معکوس توسط بازار در این تایم فریم، ورود در تایم فریمهای پایینتر، معتبر نخواهد بود.
عبور از کندلهای Up Close یا Down Close چیست؟
در مدل فرکتالICT، یکی از معیارهای مهم برای تایید تغییر ساختار بازار در تایم فریم میانمدت (مثل ۵ دقیقه)، عبور از مجموعهای از کندلهای مشخص است که جهت قبلی بازار را نشان میدهند. این کندلها با دو دسته کلی قابل شناسایی هستند:
- کندلهای بستهشده در بالای محدوده: کندلهای صعودی با بستهشدن بالاتر از قیمت باز شدن؛
- کندلهای بستهشده در پایین محدوده: کندلهای نزولی با بستهشدن پایینتر از قیمت باز شدن.
تعیین ناحیه T-Spot
در مدل فرکتال، T-Spot ناحیهای است که انتظار میرود تا سایه کندل تایم فریم بالا (Wick) در آن شکل بگیرد. این ناحیه تنها محل مجاز برای ورود است و پس از تعیین بایاس و تایید ساختار در تایم فریم میانمدت (مثل ۵ دقیقه) مشخص میشود.
ناحیه T-Spot زمانی اعتبار دارد که قیمت با یک شکست معتبر از چند کندل صعودی یا نزولی عبور کرده و در میانه آن شکست، ناحیهای مثل شکاف ارزش منصفانه (FVG) یا اردربلاک (OB) شکل گرفته باشد.

ورود با فرکتال و حرکت معکوس در تایم فریم پایین (۱ دقیقه)
پس از تعیین Bias در تایم فریم بالا و تایید ساختار در تایم فریم میانمدت، ورود نهایی تنها زمانی انجام میشود که در ناحیه T-Spot، یک بازگشت ساختار قیمت (Inversion) معتبر در تایم فریم ۱ دقیقه ظاهر شود. این نقطه مناسبترین محل برای ورود با استاپ فشرده و نسبت ریسک به ریوارد بالا است.
ورود به معامله در استراتژی فرکتال
پس از ظاهر شدن Inversion، در استراتژی فرکتال دو نوع ورود ممکن است:
- ورود روی کلوز: زمانیکه کندل Inversion بسته شده و سیگنال تایید را صادر میکند؛
- ورود روی پولبک (Retest): ورود هنگام بازگشت قیمت به سطح شکسته شده، با امکان تعیین حد ضرر دقیق و بهبود نسبت ریسک به ریوارد.
انتخاب بین این دو مورد، به نوع حرکت قیمت، محل T-Spot و فاصله تا قیمت هدف بستگی دارد.
استاپ گذاری در استراتژی فرکتال
استاپ همیشه باید پشت سطحی قرار گیرد که Inversionدر آن شکل گرفته باشد:
- در پوزیشن خرید: زیر آخرین کفی که سایه (Wick) را تشکیل داده است؛
- در پوزیشن فروش: بالای آخرین سقفی که سایه (Wick) را تشکیل داده است.

برگشت قیمت قیمت (Inversion) با بریک اوت چه تفاوتی دارد؟
برگشت قیمت (Inversion) در ICT به معنای برگشت تاییدشده قیمت از یک ناحیه مشخص است؛ جاییکه قیمت ابتدا یک سطح را نقض میکند (مثل سقف یا کف کوتاهمدت)، اما بلافاصله به آن بازگشته و از جهت مخالف بسته میشود.
برخلاف بریک اوت که صرفا عبور از سطح محسوب میشود، بازگشت معکوس شامل شکست سطح، برگشت، و بستهشدن در جهت مخالف است؛ بنابراین نشانهای از بازگشت واقعی بازار است و شکست ساختگی یا جمع کردن نقدینگی نیست.
جمعبندی
مدل فرکتال در سبک ICT ، روشی برای همجهتی تایم فریمها و ورود در نواحی واکنشی بازار است. ابتدا جهت بازار در تایم فریم بالا با جمعشدن نقدینگی و برگشت قیمت مشخص میشود؛ سپس در تایم فریم میانمدت، ساختار باید با عبور از چند کندل قبلی تغییر کند.
ورود در این استراتژی فقط زمانی معتبر است که در ناحیه T-Spot، قیمت در تایم فریم ۱ دقیقه، برگشت تاییدشده (Inversion) را نشان دهد. این مدل با استاپ فشرده و ورود به موقع، احتمال موفقیت و کنترل ریسک را فراهم میکند.