رشد سود تقسیمی یک استراتژی سرمایهگذاری بلندمدت با تمرکز بر شرکتهای DPS محور است؛ در این رویکرد، سهام شرکتهایی با سابقه تقسیم سود قوی و پایدار، با دید بلندمدت خریداری میشوند.
معمولا شرکتهای ارائهدهنده محصولات تقاضای پایدار، مانند کوکاکولا، مک دونالد یا خدمات مخابراتی AT&T، سابقه درخشانی در تقسیم سود دارند؛ اما به دلیل بلندمدت بودن سرمایهگذاری، فرد باید پخش ریسک را به خوبی انجام دهد.
تک سهم یا ورود به یک صنعت خاص، اشتباه بزرگی در سرمایهگذاری بلندمدت استراتژی رشد سود تقسیمی محسوب میشود.
استراتژی سرمایهگذاری رشد سود تقسیمی چیست؟
استراتژی رشد سود تقسیمی یک رویکرد سرمایهگذاری بلندمدت است که بر سود تقسیمی (DPS) شرکتها تمرکز دارد؛ در این استراتژی، تمرکز بر شرکتهایی است که سود تقسیمی خود را بهطور پیوسته افزایش میدهند.
نکته: سود تقسیمی بخشی از سود به ازای هر سهم (EPS) است که تحت عنوان DPS به سهامداران پرداخت میشود؛ برخی شرکتها بخش زیادی از EPS را تقسیم کرده و DPS محور هستند.
چگونه سهام مناسب در استراتژی رشد سود تقسیمی را پیدا کنیم؟
برای انتخاب سهام مناسب در استراتژی افزایش سود تقسیمی، باید به شرکتهایی با سابقه طولانی در افزایش DPS توجه شود. معمولا شرکتهای بزرگ توانایی این کار را دارند، البته در شرکتهای کوچک هم سهام DPS محور هم پیدا میشود.
عوامل مهم در یافتن سهام DPS محور
شرکتهایی با تقاضای پایدار حتی در شرایط رکودی اقتصاد، رشد پایدار درآمد دارند و در نتیجه، سود تقسیمی آنها نیز بهصورت پایدار رشد میکند. پس در یافتن سهام DPSمحور توجه به تقاضای پایدار محصول حائز اهمیت است. علاوه بر درآمد عملیاتی، هزینههای تولید و مالیات نیز باید درنظر گرفته شوند.

عوامل مهم در یافتن سهام DPS محور:
- رشد پایدار درآمد: درآمد عملیاتی به صورت سود و زیان ذکر شده و به نوع محصول (وجود تقاضا) و قیمتگذاری ربط دارد؛ برای مثال، در اقتصادهای دستوری (با نظارت دولت)، سقف نرخ فروش محصولات اهمیت زیادی دارد؛
- توجه به هزینهها: در صورت سود و زیان، توجه به هزینههای تولید بسیار مهم است؛ حتی باوجود افزایش نرخ محصولات، درصورت افزایش هزینهها، سود خالص به سختی رشد میکند؛ قیمت مواد اولیه و هزینههای حمل و نقل نیز سهم قابلتوجهی در هزینه عملیاتی شرکت دارند؛
- جریان نقدی: علاوه بر بررسی درآمد، ارزیابی وجوه نقد دریافتی شرکت به دلیل دریافت به موقع و نقد پول (برخلاف نسیه فروشی) حائز اهمیت است؛ وجوه دریافتی از سه محل جریان نقدی سرمایهگذاری، عملیاتی و تامین مالی حاصل میشوند؛
- نسبت پرداخت سود معقول: نسبت پرداخت سود (Payout Ratio) یک شاخص مهم برای ارزیابی توانایی شرکت در پرداخت DPS است؛ نسبت پرداخت سود طبق فرمول زیر محاسبه میشود:

نکته: نسبت پرداخت سود معقول زیر 60 درصد است؛ بدین معنی، پرداخت سود بیش از 60 درصد EPS، خطر از بین رفتن پایداری پرداخت سود را دارد؛ زیرا باقی EPS صرف سرمایهگذاری و توسعه کسب و کار شده و همچنین با پرداخت سود معقول، امکان حفظ DPS در طول بحرانهای اقتصادی نیز وجود دارد.
برای یافتن سهام DPS محور، میتوانید از صفحه Dividend Screener در سایت دیوایند اینوستر " DividendInvestor.com" استفاده کنید؛ البته این بخش سایت به تهیه اشتراک نیاز دارد.
شرکتهایی با تقسیم سود پایدار
شرکتهای کوکاکولا، P&G، پپسی، مک دونالد و AT&T نمونههای موفقی از استراتژی سرمایهگذاری رشد سود تقسیمی هستند. بهترین شرکتها با رشد پایدار سود تقسیمی:
- کوکاکولا: شرکت تولید نوشیدنی کوکاکولا با محصولات متنوع و بازار گسترده، بیش از 5 دهه سود تقسیمی خود را افزایش داده است؛
- مک دونالد: مک دونالد از سال 1976، DPS را به طور پایدار افزایش داده و یکی از بزرگترین زنجیرههای رستوران فست فود در جهان است؛
- شرکت مخابراتی AT&T: این شرکت مخابراتی سابقه خوبی در پرداخت DPS دارد؛ با افزایش روز افزون تقاضای مخابراتی در جهان، شرکت توانسته به صورت مستمر سود پرداخت کند.
استراتژی DRIP و ارتباط آن با رشد سود تقسیمی
کلمه DRIP مخفف عبارت "Dividend Reinvestment Plan" به معنای بازسرمایهگذاری سود تقسیمی است؛ در این استراتژی به صورت فرایندی خودکار، مبلغ DPS به جای دریافت نقدی صرف خرید بیشتر سهام همان شرکت میشود.
استفاده از اثر ترکیبی (سرمایهگذاری مجدد سود سهام در شرکت) و افزایش مقدار سهام از مزیتهای DRIP هستند؛ همچنین DRIP ارتباط نزدیکی با استراتژی رشد سود تقسیمی داشته و این دو میتوانند مکمل یکدیگر باشند.

مزایای استراتژی DRIP:
- افزایش سرمایه: باتوجه به سرمایهگذاری مجدد در سهام شرکت، سهم سرمایهگذار از شرکت در طول زمان بیشتر میشود؛
- کاهش هزینه: بسیاری از شرکت ها برنامه DRIP را بدون هزینه کارمزد اجرا میکنند؛
- افزایش درآمد از DPS با اثر ترکیبی: با افزایش تعداد سهام و افزایش پایدار سود تقسیمی، اثر افزایشی قابل توجهی در درآمد DPS سرمایهگذار نمایان میشود.
مزایا و معایب استراتژی تقسیم سود
در استراتژی افزایش سود تقسیمی، مزایایی مانند انباشت ثروت، ایجاد درآمد غیرفعال و نوسانات کمتر وجود دارد؛ اما نتیجهگیری در بلندمدت و خطر کاهش قیمت سهام یا سود، ازجمله ریسکهای این استراتژی هستند.
مزایای استراتژی افزایش سود تقسیمی
این استراتژی با تمرکز بر DPS، شرکتهایی با سودآوری پایدار را هدف قرار میدهد؛ شرکتهایی با افزایش منظم سود تقسیمی، معمولا دارای مدل کسبوکار پایدار (محصول، استراتژی مارکتینگ و فروش) و جریان نقدی قوی هستند. مزایای استراتژی افزایش سود تقسیمی:
- حفاظت دربرابر تورم: باتوجه به اینکه DPS و قیمت سهام باتوجه به رونق و تورم اقتصادی رشد میکنند، این استراتژی در بلندمدت از سرمایه محافظت میکند؛
نکته: تورم الزاما باعث رشد بازار سهام نمیشود؛ فقط درصورتی که همراه با تورم، رشد تولید ناخالص داخلی (رشد اقتصادی) حاصل شود، شرایط رشد سهام وجود دارد؛
- رشد سرمایه به صورت ترکیبی: با ترکیب استراتژی DRIP، اثر ترکیب سود ایجاد شده و سرمایهگذاری به سرعت رشد میکند. این موضوع باعث شده تا سرمایهگذار علاوه بر افزایش سود تقسیمی، از سود حاصل از بازسرمایهگذاری نیز بهرهمند شود؛
- سرمایهگذاری کمخطر برای بازنشستگی: برای ثبات و درآمد بلندمدت، شرکتهایی با سود تقسیمی ثابت و رو به رشد، گزینههای مناسبی هستند؛
- درآمد پایدار رو به رشد: شرکتهایی با افزایش مداوم سود تقسیمی، میتوانند درآمد ثابت و در حال رشدی برای سرمایهگذاران خود رقم بزنند.
معایب استراتژی سرمایهگذاری رشد سود تقسیمی
با وجود مزایای این استراتژی، سرمایهگذاری بلندمدت در برابر نوسانات اقتصادی آسیبپذیر است و هیچ تضمینی برای افزایش مداوم سود تقسیمی در شرایط رکود یا تغییرات سیاستهای پولی وجود ندارد. معایب استراتژی سرمایهگذاری رشد سود تقسیمی:
- پتانسیل محدود رشد قیمت سهام: شرکتهایی که سود تقسیمی خود را به طور منظم افزایش میدهند، ممکن است منابع کمتری برای توسعه داشته باشند که پتانسیل رشد سهام آنها را محدود میکند؛
- احتمال کاهش سود تقسیمی: تضمینی برای تداوم رشد DPS وجود ندارد؛
- نتیجه در بلندمدت: این استراتژی به زمان زیادی برای رشد و بهرهبرداری نیاز دارد. برای کسانی که به دنبال بازده سریع و کوتاهمدت هستند، این استراتژی چندان مناسب نیست؛
- تمرکز بیشازحد بر سود تقسیمی: تمرکز بیشازحد بر DPS سایر فرصتهای سرمایهگذاری را کمرنگ میکند؛ بنابراین، تخصیص کل سرمایه به این استراتژی صحیح نیست؛
- نوسانات بازار و بحران اقتصادی: در شرایط بحرانهای اقتصادی و بازارهای ناپایدار، حتی شرکتهای با سابقه طولانی در پرداخت سود تقسیمی نیز ممکن است با کاهش درآمد یا افزایش هزینهها مواجه شوند. این موضوع میتواند کاهش یا توقف پرداخت DPS را به دنبال داشته باشد؛
- سیاست انقباضی: در طول سیاست پولی انقباضی، معمولا بازار سهام و شرکتها تحت فشار قرار میگیرند؛ البته شرکتهای بزرگ چالش کمتری در تامین مالی خواهند داشت.
جمعبندی
رشد سود تقسیمی، یک استراتژی بلندمدت DPS محور در بازار سهام است که با هدف ایجاد درآمد پایدار و کم ریسک انجام میشود. در این استراتژی توجه به میزان تقسیم سود معقول (معمولا حداکثر 60%) اهمیت بالایی دارد، زیرا اهدای بیشازحد DPS، خطر عدم توسعه زیرساختها و تکنولوژی شرکت را دارد.
حفاظت دربرابر تورم و رشد پایدار درآمد با اثر ترکیبی از مزایای استراتژی رشد DPS هستند، اما سرمایهگذار باید به خطرات بحرانهای مالی و عدم تضمین همیشگی پرداخت DPS نیز توجه کند.