دو نمونه از شناخته شده ترین الگوهای کلاسیک، الگوی دو قله (Double Top) و دو دره (Double Bottom) هستند که در دسته الگوهای کلاسیک بازگشتی قرار میگیرند.
این الگوها بر مبنی پرایس اکشن (Price Ation) رفتار کرده و معمولا در انتها روندهای صعودی و نزولی تشکیل میشوند. تحلیل صحیح این دو الگوی به شناسایی نواحی بازگشت قیمت منجر میشود.

الگوی دو قله یا سقف دو قلو (Double Top) چیست؟
الگوی دو قله در تحلیل تکنیکال بیشتر در پایان یک روند صعودی تشکیل میشود؛ قیمت پس از یک حرکت صعودی قوی، دوبار به سطح مقاومتی مشخص برخورد میکند، موفق به شکست آن نمیشود و بازمیگردد.
اجزای اصلی این الگو، دو قله نسبتا هم سطح و یک دره میانی هستند. محدوده حمایتی در پایینترین نقطه بین دو قله قرار داشته و شکست آن، سیگنالی برای شروع روند نزولی است.
نکته: در این الگو، اختلاف جزئی در سطح تشکیل قلهها نسبت به یکدیگر قابل قبول است.

بررسی اعتبار الگوی دو قله
برای بررسی اعتبار این الگو، لازم است فاکتورهایی مربوط به نحوه حرکت قیمت، حجم معاملات و ... بررسی شوند؛ این فاکتورها عبارتند از:
- وجود روند صعودی قوی: الگو باید بعد از یک روند صعودی قدرتمند تشکیل شود؛
- سطح تشکیل قلهها: اختلاف بین سطوح تشکیل قله اول و دوم نباید زیاد باشد و تفاوت جزئی قابل قبول است؛
- حجم معاملات: هنگام تشکیل الگو، حجم معاملات به تدریج کاهش پیدا کند؛ همچنین، حجم معاملات در قله دوم کمتر از قله اول باشد؛
- شکست خط گردن: شکست محدوده حمایت باید با یک کندل قوی تایید شود؛
- پولبک: تشکیل الگوهای کندل استیک بازگشتی در پولبک به خط روند، اعتبار تغییر روند را افزایش میدهد.
نحوه معامله با الگوی دو قله
استفاده از الگوی دو قله در معاملات، نیازمند درک صحیح از ساختار قیمت، رفتار حجم معاملات و رعایت اصول شکست معتبر محدوده حمایتی است.
با تحلیل پرایس اکشن این الگو، میتوان تغییر روند به نزولی را پیش از وقوع شناسایی کرد.

برای افزایش نرخ موفقیت معامله با این الگو، لازم است تا مراحل تحلیل، ورود، تعیین حد ضرر و مدیریت معامله به صورت مرحلهبهمرحله و با دقت بالا انجام شود.
1# تحلیل و تایید ساختار الگو
برای تایید این الگو، باید دو سقف تقریبا همسطح پس از یک روند صعودی قوی تشکیل شود؛ بین دو قله باید یک دره میانی قرار گیرد تا به عنوان محدوده حمایت عمل کند.
کاهش تدریجی حجم معاملات هنگام تشکیل الگو، نشانه ضعف قدرت خریداران است و اعتبار الگو را افزایش میدهد.
2# ورود به معامله
بعد از تشکیل الگو، قیمت به سمت محدوده حمایتی حرکت میکند؛ همچنین، بعد از شکست محدوده حمایتی، اولین نقطهای است که میتوان در آن برای ورود به معامله اقدام کرد.
نقطه ورود بعدی برای معامله با الگوی دو قله، بعد از تشکیل پولبک به محدوده مقاومتی و تایید کندلی شکل میگیرد؛ این نقطه ورود نسبت به نقطه ورود اول مطمئنتر است.
افزایش حجم معاملات هنگام شکست محدوده حمایتی، ازجمله فاکتورهایی است که اعتبار الگو را افزایش میدهد.
3# تعیین حد ضرر
در این الگو دو نقطه برای تعیین حد ضرر وجود دارد؛ هرکدام از این نقاط درصد اطمینان متفاوتی نبست به یکدیگر دارند.
مطمئنترین مکان برای قرار دادن سفارش حد ضرر، محدوده بالای قله دوم الگو است؛ در این محدوده هرچند نسبت ریسک به ریوارد مناسبی برای معامله ارائه نمیشود، اما احتمال شکار نقدینگی کمتر است.
محدوده مناسب دوم برای قراردادن سفارش حد ضرر، پشت کندل شکست حمایت الگو قرار دارد؛ در این محدوده اگرچه احتمال استاپ هانت بیشتر است، اما میزان ریسک به ریوارد مناسبی برای معامله وجود دارد.
4# مدیریت معامله
برای مدیریت معامله، بررسی حجم معاملات هنگام حرکت به سمت سود ضروری است؛ اولین محدوده مناسب برای خروج از معامله، با اندازهگیری فاصله بین قلهها تا محدوده حمایتی تعیین میشود.
در صورت بالا بودن مومنتوم حرکت به سمت حد سود، امکان باز نگه داشتن معامله تا نقطه حمایتی بعدی نیز وجود دارد؛ همچنین، با توجه به استراتژی معاملاتی مورد استفاده، منطقی است که بخشی از حجم معامله را ببندید یا حد ضرر را به نقطه ورود منتقل کنید.
الگوی دور دره یا کف دو قلو (Double Bottom) چیست؟
الگوی کف دو قلو از الگوهای بازگشتی در الگوهای کلاسیک است. این الگو با تشکیل دو دره نسبتا همسطح در سطوح حمایتی پایین، نشانهای از ضعف فروشندگان و شروع فشار خرید است.
در این الگو، کف دوم معمولا با جذب نقدینگی کف اول همراه است و بعد از جذب نقدینگی، قیمت به سمت محدوده مقاومتی حرکت میکند.

بررسی اعتبار الگوی دو دره
بررسی اعتبار الگوی کف دو قلو در تحلیل تکنیکال، نیازمند بررسی مواردی همچون تشکیل واگرایی مثبت (Positive Divergence) و تشکیل الگوهای کندل استیک است. مواردی که در اعتبار این الگو نقش دارند عبارتند از:
- جذب نقدینگی: نفوذ کف دوم به محدوده پایین کف اول و بازگشت پرقدرت به محدوده الگو، منجر به افزایش اعتبار این الگو میشود؛
- واگرایی مثبت: مشاهده واگرایی مثبت میان قلهها توسط اندیکاتورهایی مانند RSI و اندیکاتور مکدی، اعتبار این الگو را افزایش میدهد؛
- ساختار کندلی بازگشتی در کف دوم: تشکیل الگوهای بازگشتی کندلاستیک مانند چکش (Hammer) و اینگالفینگ در دره دوم، امکان بازگشت قیمت را تایید میکند؛
- حجم معاملات: کاهش حجم معاملات در طول تشکیل الگوی و افزایش ناگهانی آن هنگام شکست مقاومت، منجر به افزایش اعتبار سیگنال میشود؛
- تثبیت قبل از شکست: در صورت تشکیل الگوهای رنج قبل از شکست، نشانه انباشت قدرت خریداران است و شدت حرکت بعد از شکست را افزایش میدهد.

نحوه معامله با الگوی دو دره
برای معامله با الگوی کف دو قلو باید مفاهیمی مانند واگرایی مثبت، شکست معتبر محدوده مقاومت و جذب نقدینگی مورد بررسی قرار بگیرند.
1# تحلیل و تایید الگوی
بعد از یک حرکت قوی نزولی، با مشاهده دو کف تقریبا همسطح و یک سقف میان این دو کف، تشکیل اولیه الگو تایید میشود.
کاهش تدریجی حجم معاملات و تشکیل واگرایی مثبت میان دو کف الگو، اعتبار آن را تایید میکند.
2# ورود به معامله
دو روش اصلی برای ورود به معامله بر اساس الگوی کف دو قلو وجود دارد:
- ورود تهاجمی: پس از مشاهده کندل شکست قوی در ناحیه مقاومتی، ورود به معامله قبل از شکست کامل سقف انجام میشود؛
- ورود محافظه کارانه: ورود به معامله پس از شکست معتبر ناحیه مقاومتی با کندل قوی و بسته شدن قیمت در ناحیه بالاتر از سقف الگوی انجام میشود.
3# تعیین حد ضرر
در روش تهاجمی، حد ضرر معمولا کمی پایینتر از کف دوم قرار میگیرد؛ برای کاهش ریسک امکان قرار دادن حد ضرر در محدوده پایین کف دوم و پایین کندل قوی شکست محدوده مقاومتی نیز وجود دارد.
4# مدیریت معامله
حد سود معامله با این الگو، بر مبنای فاصله بین کفها و سقف الگو تعیین میشود.
درصورت حرکت شدید و بدون پولبک به سمت حد سود، میتوان محدوده حد ضرر را تغییر داد تا معامله باز بماند.
نکات مهم الگوی سقف و کف دو قلو
برای بررسی اعتبار و بالا بردن نرخ موفقیت معاملات بر اساس الگوی سقف و کف دو قلو، مواردی مانند تایم فریم، شدو سقف و کفها و نحوه تشکیل پولبک بررسی میشوند.
تایم فریم
در تحلیل الگوی سقف و کف دو قلو، درک تفاوت ساختاری بین تایم فریمها اهمیت دارد؛ در تایم فریمهای پایین مانند 15 دقیقه، احتمال شکلگیری شکستهای فیک و بازگشت سریع قیمت به روند قبلی بسیار زیاد است؛ در تایم فریمهای بالاتر مانند روزانه، معمولا الگوها اعتبار بیشتری دارند و حرکات گسترهتری را رقم میزنند.
شدو کف و سقف دوم
یکی دیگر از موارد حائز اهمیت در این الگو، تشکیل شدو در قله و دره دوم است؛ این شدو در نتیحه تلاش ناموفق خریداران و فروشندگان برای شکست ناحیه حمایتی و مقاومتی است و در صورت تشکیل، احتمال تغییر روند افزایش مییابد.
پولبک
پولبکها پس از شکست نواحی حمایت و مقاومت ممکن است به جای بازگشت ساده به سطح شکستهشده، الگوهای پیچیدهتری مانند کانالهای بازگشتی یا پرچمها را تشکیل دهند.
مزایا و معایب الگوی سقف و کف دو قلو
با توجه به ساختار ساده الگوی سقف و کف دو قلو، این الگو راحتتر از دیگر الگوهای کلاسیک شناسایی میشود؛ با این حال، وابستگی شدید این الگوها به تاییدهای مختلف، درصد خطای معاملات را افزایش میدهد.
مزایا الگوی سقف و کف دو قلو
الگوی دو قله و الگوی دو دره، سرعت بالایی در شناسایی تغییر روند دارد؛ قابلیت ترکیبپذیری با سایر ابزارهای معاملاتی، باعث میشود تا این الگو در انواع استراتژیهای معاملاتی قابل استفاده باشد؛ مزایای الگوی سقف و کف دو قلو:
- شناسایی سریع تغییر روند :الگوهای سقف و کف دو قلو معمولا در مراحل ابتدایی بازگشت قیمت ظاهر میشوند و امکان ورود زودتر به روند جدید را فراهم میکنند؛
- ساختار ساده و قابل تشخیص: فرم مشخص دو قله یا دو دره در کنار خط گردن (Neckline) باعث میشود تا این الگوها حتی در شلوغترین شرایط بازار نیز قابل شناسایی باشند؛
- امکان تعیین دقیق تارگت و حد ضرر: فاصله عمودی بین قلهها یا درهها تا خط گردن میتواند مبنای منطقی برای محاسبه حد سود و حد ضرر باشد؛
- قابلیت ترکیب با سایر روشهای تحلیل: استفاده از این الگوها در کنار ابزارهایی مانند واگراییهای اندیکاتوری، فیبوناچی یا سطوح حمایتی/مقاومتی به تحلیل بهتر منجر میشود.
معایب الگوی سقف و کف دو قلو
شکستهای کاذب در الگوی سقف و کف دوقلو، باعث میشود تا استفاده از این الگو به تاییدهای چندمرحلهای نیاز داشته باشد؛ در نتیجه، برخی از فرصتهای ورود از دست میروند. معایب الگوی سقف و کف دو قلو:
- حساسیت به شکستهای کاذب :(Fakeouts) در بازارهای پرنوسان یا تایمفریمهای پایین، ممکن است خط گردن به صورت فیک شکسته شود؛
- نیاز به تایید چندمرحلهای :برای جلوگیری از خطا، این الگوها باید همراه با تاییدهای مکمل مانند حجم معاملات یا کندلهای بازگشتی معتبر تحلیل شوند؛
- تاخیر در ورود در روشهای محافظهکارانه : ورود به معامله تنها پس از شکست تأییدشده خط گردن ممکن است بخشی از حرکت قیمت را از دست داده و نسبت سود به زیان را کاهش دهد.
- کاهش کارایی در بازارهای رنج :در شرایطی که بازار در فاز بدون روند یا رنج باشد، ممکن است الگوهای سقف و کف دو قلو سیگنالهای نادرست بیشتری تولید کنند.
مقایسه الگوی سقف و کف دو قلو با سایر الگوهای کلاسیک
مقایسه الگوی سقف و کف دو قلو با سایر الگوهای کلاسیک [ازجمله سر و شانه یا کف گرد بسته] در پارامترهای مختلفی مانند شرایط شکلگیری، دقت سیگنال و ... انجام میشود.
ویژگی | الگوی سقف و کف دو قلو | سایر الگوهای کلاسیک |
ساختار بصری | ساختار سادهتر | ساختار پیچیدهتر |
زمانبندی تشکیل | سرعت بالاتر | سرعت بیشتر |
دقت سیگنال | دقت بالا در بازارهای پر نوسان | دقت بالا در تمام روندها |
ترکیب با ابزارهای دیگر | ترکیبپذیری بالا با تحلیل تکنیکال و اندیکاتورها | ترکیبپذیری متوسط با تحلیل تکنیکال و اندیکاتورها |
محدودیتهای الگوی دوقله و الگوی دو دره
استفاده از الگوی دوقله و الگوی دو دره به تنهایی در تحلیل بازار و بدون توجه به ساختار و تاییدهای دیگر، منجر به افت وین ریت (نرخ موفقیت معاملات) میشود. برای جلوگیری از این مورد باید محدودیتهای این الگوها نیز مورد بررسی قرار بگیرند:
- حساسیت به شکستهای کاذب :(Fake Breakout) ممکن است خط گردن (Neckline) موقتا شکسته شود اما قیمت به سرعت بازگردد و ساختار الگو را بیاعتبار کند. این اتفاق به ویژه در تایمفریمهای پایین یا بازارهایی با نقدینگی پایین رایج است؛
- نیاز به تاییدهای مکمل: صرف مشاهده ظاهری دو قله یا دو دره کافی نیست؛ برای افزایش دقت تحلیل باید نشانههایی مانند واگراییهای اندیکاتوری، حجم معاملات غیرمعمول یا کندلهای برگشتی قوی نیز بررسی شوند؛
- تاخیر در تایید شکست خط گردن: گاهی اوقات قیمت پس از شکست اولیه، بازمیگردد و خط گردن را مجددا تست میکند. عدم صبر برای تایید نهایی میتواند معاملهگران را به معاملات ناموفق مجاب کند؛
- عملکرد ضعیف در بازارهای رنج (Range-bound Markets): در بازارهای فاقد روند قوی، احتمال شکلگیری سیگنالهای اشتباه از این الگوها افزایش یافته و کارایی آنها کاهش پیدا میکند؛
- تغییر قدرت ساختاری بازار: درصورت تغییرات اساسی در ساختار بازار (مانند ورود حجم غیرمنتظره یا خبرهای بنیادی)، حتی الگوهای تایید شده نیز میتوانند شکست بخورند و قیمت برخلاف انتظار حرکت کند.
جمعبندی
الگوهای سقف دو قلو (Double Top) و کف دو قلو (Double Bottom) به عنوان دو نمونه از الگوهای کلاسیک بازگشتی (Classic Reversal Patterns)، تغییر جهت حرکتی قیمت را بر اساس پرایس اکشن (Price Action) تحلیل میکنند.
با ترکیب این دو الگوی با دیگر مفاهیم تحلیل تکنیکال، مانند واگرایی، شکست حمایت و مقاومت و ...، اعتبار بالایی برای ورود به معامله ایجاد میشود.
این الگوها محدودیتهایی نظیر شکستهای جعلی، وابستگی به تاییدهای اضافی و ... دارند که منجر به کاهش نرخ موفقیت معاملات میشوند.