ابزار فیبوناچی، قابلیت ترکیبپذیری بالایی با سایر مفاهیم تحلیل تکنیکال [حمایت و مقاومت، الگوهای کلاسیک، خط روند و ...] دارد؛ از این رو، ترکیب این ابزار با مفاهیم مختلفی مانند حمایت و مقاومت، الگوهای کلاسیک و ...استراتژیهای معاملاتی مختلفی را ایجاد میکند.
همچنین، الگوهای کندل استیک نیز، مفهومی مناسب، برای شناسایی نقطه ورود به معامله و تنظیم سفارش حد ضرر هستند؛ این الگوها، به شناسایی نقطه دقیق ورود و سفارش حد ضرر و حد سود در نواحی مشخص شده توسط فیبوناچی کمک میکنند.

چرا باید فیبوناچی و الگوهای کندل استیک را ترکیب کرد؟
اگرچه سطوح فیبوناچی، محدودههای حمایت و مقاومت قیمتی را مشخص کرده و نواحی بازگشتی قیمت را شناسایی میکنند؛ اما، این سطوح به صورت محدوده در نمودار مشخص میشوند و نقطه دقیقی را برای ورود به معامله نیستند؛ همچنین، همیشه احتمال جذب نقدینگی پشت محدودههای فیبوناچی توسط قیمت وجود دارد.
با ترکیب فیبوناچی و الگوهای کندلاستیک (Candlestick)، نقطه مورد نظر برای ورود به معامله بدست آمده و امکان شناسایی محدوده مناسب برای قراردادن سفارش حد ضرر نیز فراهم میشود.
کدام الگوهای کندل استیک مناسب ترکیب با فیبوناچی هستند؟
در ترکیب فیبوناچی و کندل استیک، از الگوهای بازگشتی کندلاستیک استفاده میشود؛ این ترکیب، در معامله همجهت با روند و خلاف روند بازار کاربرد دارد.
الگوهای کندل استیک مناسب ترکیب با فیبوناچی:
- الگوی چکش یا همر (Hammer): این کندل از یک سایه (Shadow) بلند در پایین و بدنه کوتاه در بالا (ترجیحا یک سوم طول سایه) تشکیل شده و نشانه پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است؛
- الکوی ستاره دنباله دار (Shooting Star): الگوی ستاره دنبالهدار از یک سایه بلند در بالا و بدنه کوتاه در پایین (ترجیحا یک سوم طول سایه) تشکیل شده و نشانه پایان روند صعودی و شروع روند نزولی است؛
- الگوی مرد به دار آویخته یا هنگینگ من (Hanging Man): این الگو، از بدنهای کوتاه در بالا و سایهای بلند در پایین کندل تشکیل میشود؛ معمولا، الگوی هنگینگ من “Hanging Man” نشانه پایان روند صعودی و شروع روند نزولی است؛
- الگوی پوششی یا اینگالفینگ (Engulfing): این الگو از دو کندل تشکیل شده است، کندل اول در جهت روند فعلی بازار ایجاد شده و کندل دوم تمام محدوده حرکتی کندل قبلی را پوشش داده و در خلاف جهت روند تشکیل میشود؛ این الگو در روند نزولی و صعودی به شناسایی تغییر روند کمک میکند.
مثال معاملاتی از ترکیب فیبوناچی و الگوهای کندل استیک
برای معامله با استفاده از ترکیب ابزار فیبوناچی و الگوهای کندل استیک، سه مرحله اصلی وجود دارد:
- ترسیم فیبوناچی؛
- رسیدن قیمت به یکی از سطوح مهم فیبوناچی؛
- تشکیل الگوی کندل استیک.
1# ترسیم فیبوناچی
برای ترسیم فیبوناچی، ابتدا باید یک روند قیمتی شناسایی شده و سوئینگهای و سوئینگلو آن با استفاده از ابزار فیبوناچی به یکدیگر متصل شوند؛ از این رو، با اتصال این دو نقطه، سطوح فیبوناچی روی نمودار نمایان میشوند.

2# رسیدن قیمت به یکی از سطوح مهم فیبوناچی
در مرحله بعدی، باید قیمت به یکی از سطوح فیبوناچی برسد؛ معمولا، تغییر روند با رسیدن به سطوح 0.5%، 0.618% و 0.786%، محتملتر است.
در این مثال معاملاتی، قیمت با رسیدن به محدوده 0.5% فیبوناچی، تغییر روند خود را آغاز میکند.

3# تشکیل الگوی کندل استیک
در مرحله سوم، ، نیاز است تا ابزار فیبوناچی و کندل استیک برای پیدا کردن نقطه ورود مناسب با یکدیگر ترکیب شوند؛ از این رو، با رسیدن قیمت به یکی از سطوح فیبوناچی، معاملهگر باید منتظر تشکیل یکی از الگوهای برگشتیکندل استیک باشد.
در مثال زیر، قیمت بعد از تشکیل چند کندل بلاتکلیف در محدود 0.5% فیبوناچی، یک الگو چکش تشکیل داده و حرکت نزولی خود را آغاز میکند.

اهمیت مدیریت سرمایه و ریسک در استراتژی ترکیب فیبوناچی و کندل استیک
با توجه به وجود چند سطح مختلف در فیبوناچی، احتمال شکست هر یک از سطوح و شروع حرکت بازگشتی از سطح بعدی وجود دارد؛ همچنین، تشکیل الگوهای کندل استیک در سطوح فیبوناچی به معنای بازگشت صد درصدی قیمت نیست و احتمال ادامه روند قیمت وجود دارد؛ از این رو، رعایت مدیریت سرمایه و ریسک در این استراتژی، اهمیت بسیار بالایی دارد.
برای مثال، احتمال دارد داخل محدوده سطح 0.5% فیبوناچی، یک الگوی کندل استیک تشکیل شود؛ اما، قیمت به حرکت خود ادامه داده و برگشت را از سطح 0.618% با تشکیل الگوی کندلاستیک بعدی آغاز کند؛ از این رو، درصورت رعایت مدیریت سرمایه در معاملات قبلی، سرمایه لازم برای ورود به معامله در سطح بعدی در دسترس خواهد بود.
نتیجهگیری
ابزار فیبوناچی، تنها محدوده محتمل برای بازگشت روند قیمت را مشخص میکند؛ از این رو، استفاده از آن در معاملات، نیازمند ترکیب با ابزارهایی است که امکان تحلیل رفتار قیمت هنگام رسیدن به محدوده فیبوناچی را فراهم کنند.
الگوهای کندل استیک، یکی از سادهترین روشها برای تحلیل رفتار قیمت در سطوح مهم از جمله فیبوناچی هستند؛ در این ترکیب، از الگوهای بازگشتی کندل استیک استفاده شده و تشکیل آنها در سطوح فیبوناچی، سیگنال ورود به معامله را صادر میکند.