نقطه چرخش یا پیوت پوینت (Pivot Point) یکی از روشهای محاسباتی در تحلیل تکنیکال است که بر پایه دادههای قیمت، سطوح مهم بازار برای روز معاملاتی بعدی را مشخص میکند. این سطوح مستقیما از رفتار قیمت در روز قبل استخراج شده و امکان پیشبینی نواحی چرخش بازار را فراهم میکنند.
کاربرد اصلی پیوت پوینت، تعیین ناحیهای است که در آن، احتمال واکنش قیمت (چه بهصورت بازگشت و چه شکست) بالا است. معاملهگران روزانه، اسکالپرها و حتی الگوریتمهای معاملاتی از آن برای طراحی نقاط ورود، خروج و حد ضرر استفاده میکنند، چرا که برخلاف سطوح ذهنی، پیوتها عددی، مشخص و تکرارپذیر هستند.

نقطه چرخش بازار یا پیوت پوینت چیست؟
پیوت پوینت سطحی است که از میانگین قیمت بالا، پایین و پایانی روز قبل محاسبه میشود و بهعنوان مرز میان روند صعودی و نزولی در روز جاری عمل میکند. در صورت بالاتر قرار گرفتن قیمت از پیوت پوینت، تمایل بازار صعودی خواهد بود و پایینتر از آن، فشار فروش غالب است.
این نقطه، پایهای برای محاسبه سطوح حمایت و مقاومت محسوب میشود. قیمت معمولا در این نواحی واکنش نشان داده یا تغییر جهت میدهد. تریدرها از پیوت پوینت برای تعیین نقاط ورود، خروج، حد ضرر و اهداف قیمتی استفاده میکنند.
همچنین، برای سهولت در محاسبه نقطه چرخش میتوان از اندیکاتورهای پیوت پوینت تریدینگ فایندر استفاده کرد:
- اندیکاتورهای پیوت پوینت برای متاتریدر 4
- اندیکاتورهای پیوت پوینت برای متاتریدر 5
- اندیکاتورهای پیوت پوینت برای تریدینگ ویو
نحوه محاسبه نقطه چرخش
پیوت پوینت از قیمتهای سهگانه روز قبل محاسبه میشود؛ دادههایی که رفتار واقعی بازار در دوره قبلی را نشان میدهند و مبنای محاسبه سطوح مهم روز جاری هستند. نحوه محاسبه نقطه چرخش یا پیوت پوینت:
- سقف: بیشترین قیمت؛
- کف: کمترین قیمت؛
- Close: قیمت بسته شدن.
فرمول محاسبه پیوت پوینت:

این مقدار، نقطه مرکزی است و مبنای محاسبه سطوح حمایت و مقاومت قرار میگیرد.
نکته: برای محاسبه پیوت پوینت، میتوان از ابزار ماشین حساب پیوت پوینت تیم تریدینگ فایندر استفاده کرد.

محاسبه مقاومت در نقطه چرخش (Pivot Point)
سطوح مقاومت در پیوت پوینت، نواحی خاصی هستند که در آنها، احتمال توقف یا برگشت روند صعودی افزایش مییابد. این سطوح معمولا بهعنوان محل فروش یا کاهش موقعیتهای خرید محسوب میشوند. نحوه محاسبه مقاومت در پیوت پوینت:
R1 = (2 × PP) − کف
R2 = PP + (کف − سقف)
R3 = 2 × (PP − کف) + سقف
محاسبه حمایت در نقطه چرخش (Pivot Point)
نقاط حمایت در پیوت پوینت سطوحی هستند که در آنها فشار خرید افزایش یافته و احتمال توقف یا برگشت روند نزولی بیشتر میشود.
نحوه محاسبه حمایت در پیوت پوینت:
S1 = (2 × PP) − سقف
S2 = PP − (کف − سقف)
S3 = کف - (2 × (سقف − PP))
انواع روشهای محاسبه نقطه چرخش یا پیوت پوینت
هر روش محاسبه نقطه چرخش، ساختار محاسباتی خاصی دارد و در شرایط یا سبکهای معاملاتی متفاوت استفاده میشود. روشهای محاسباتی نقطه چرخش یا پیوت پوینت:
محاسبه کلاسیک (Standard Pivot)
روش کلاسیک، متداولترین مدل محاسبه پیوت پوینت است که بر اساس میانگین قیمتهای بالا، پایین و بستهشدن روز قبل، یک نقطه مرجع برای سنجش فشار خرید و فروش ارائه میدهد. فرمول محاسبه پیوت پوینت در روش کلاسیک (Standard Pivot):
فیبوناچی (Fibonacci Pivot)
پیوت فیبوناچی همان پیوت کلاسیک است، اما سطوح حمایت و مقاومت با ضرایب فیبوناچی (مثل 0.382، 0.618) محاسبه میشوند. فرمول محاسبه پیوت پوینت در فیبوناچی:
سطوح فیبوناچی مقاومت:
R1 = PP + 0.382 × (کف − سقف)
R2 = PP + 0.618 × (کف − سقف)
R3 = PP + 1.000 × (کف − سقف)
سطوح فیبوناچی حمایت:
S1 = PP − 0.382 × (کف − سقف)
S2 = PP − 0.618 × (کف − سقف)
S3 = PP − 1.000 × (کف − سقف)
وودی (Woodie Pivot)
وودی در مقایسه با کلاسیک، به قیمت بستهشدن واکنشپذیرتر است:
کاماریلا (Camarilla Pivot)
این روش بیشتر بر حرکات میانروزی (intraday) تمرکز دارد و از ضرایب ثابت برای محاسبه ۴ سطح حمایت و ۴ سطح مقاومت استفاده میکند. کاماریلا برای بازارهای پرنوسان، مخصوصا در اسکالپینگ و معاملات برگشتی مناسب است. فرمول کاماریلا برای محاسبه یکی از مقاومتها:
دمارک (DeMark Pivot)
دمارک برخلاف سایر روشها، برای تعیین سقف و کف اصلاحشده از قیمت بسته شدن روز قبل و موقعیت آن نسبت به قیمت باز شدن استفاده میکند.

کاربردهای عملی نقطه چرخش یا پیوت پوینت در معاملات
پیوت پوینت در معاملات بهعنوان مرجع محاسباتی برای تعیین سوگیری روزانه، نقاط برگشت احتمالی و نقاط ورود و خروج مبتنی بر واکنش قیمت به سطوح عددی عمل میکند. روشهای استفاده از نقطه چرخش یا پیوت پوینت در معاملات:
- نقاط ورود و خروج؛
- تعیین حد سود و حد ضرر؛
- تشخیص جهت بازار؛
- ترکیب با اندیکاتورها.
نقاط ورود و خروج
پیوت پوینت و سطوح حمایت و مقاومت آن، محدودههایی هستند که معمولا قیمت در آنها واکنش نشان میدهد یا آنها را میشکند. معاملهگران بر همین اساس موقعیتهای خود را تنظیم میکنند.

تعیین حد سود و حد ضرر
سطوح R1، R2، S1 و S2، نواحی مناسبی برای تعریف حد سود و حد ضرر هستند، چرا که واکنش بازار در این نواحی محتملتر است. حد ضرر، معمولا پشت سطح شکستهشده قرار میگیرد.
تشخیص جهت بازار
اگر قیمت در بیشتر روز، بالاتر از پیوت قرار داشته باشد، تمایل بازار صعودی (Bullish) است؛ اگر زیر آن بماند، روند نزولی (bearish) خواهد بود. این موقعیتسنجی میتواند جهت استفاده در سیگنالهای خرید و فروش استفاده شود.
ترکیب با اندیکاتورها
قدرت پیوت پوینت در کنار ابزارهایی مثل RSI، اندیکاتور مکدی یا میانگین متحرک افزایش مییابد. برای مثال، همزمان بودن واگرایی RSI در نزدیکی R2 یا شکست میانگین متحرک در محدوده پیوت، میتواند تاییدی برای ورود یا خروج باشد.
جمعبندی
پیوت پوینت یا نقطه برگشت، یک ابزار عددی مبتنی بر دادههای روز قبل است که نواحی مهم ورود، خروج و برگشت قیمت را مشخص میکند. واکنش قیمت به سطح PP در بیشتر روزهای معاملاتی محتمل است، اما عبور و تثبیت قیمت بالای R1 یا پایین S1، تداوم روند را نشان میدهد.
ترکیب پیوت پوینت با تاییدیههای ساختاری در تایمفریمهای پایین، دقت ورود را افزایش میدهد. انتخاب نوع محاسبه (کلاسیک، فیبوناچی، وودی، کاماریلا) باید متناسب با نوسان بازار انجام شود.