استراتژی معاملاتی؛ سطوح ورود و خروج، مدیریت سرمایه، ریسک و کنترل ضرر

فرهاد دیوی

نویسنده:

فرهاد دیوی
سجاد کهن سال

ویرایش و بررسی:

سجاد کهن سال
سوده  موسی پور

صحت سنجی:

سوده موسی پور
تاریخ به‌روزرسانی:
نظرات:۱
بازدیدها:۱٬۴۱۷
28 دقیقه

استراتژی معاملاتی؛ سطوح ورود و خروج، مدیریت سرمایه، ریسک و کنترل ضرر

استراتژی معاملاتی مجموعه‌ای از قوانین از پیش تعیین‌شده است که زمان ورود، شرایط خروج و نحوه مدیریت سرمایه را مشخص می‌کند. این چارچوب علاوه بر تعیین نقاط ورود و خروج، شامل نحوه تعیین حد ضرر، حد سود و نسبت بازده به ریسک (R/R) نیز می‌شود. به همین دلیل، استراتژی را می‌توان نقشه عملیاتی معامله‌گر در بازار دانست.

طراحی یک استراتژی معاملاتی فارکس می‌تواند بر پایه رویکردهای مختلف انجام شود. در تحلیل تکنیکال از ابزارهایی مانند میانگین‌های متحرک، سطوح فیبوناچی و الگوهای کندل‌استیک استفاده می‌شود. در تحلیل فاندامنتال تمرکز بر شاخص‌های اقتصادی یا داده‌های مالی شرکت‌ها است.

در سطح پیشرفته‌تر، معاملات الگوریتمی با مدل‌های ریاضی سرعت اجرای معاملات را افزایش می‌دهند. همچنین، رویکردهای مبتنی بر نقدینگی بازار ماننداردربلاک (OB) وشکاف ارزش منصفانه (FVG) نیز در استراتژی‌های مدرن جایگاه مهمی دارند.

استراتژی معاملاتی چیست
5 مورد از اجزای استراتژی معاملاتی در بازار‌های مالی

تعریف استراتژی معاملاتی

استراتژی معاملاتی برنامه‌ای مشخص و ثابت برای کنترل احساسات، سبک معاملاتی، حجم معامله، نقاط ورود و خروج، مدیریت ریسک و سرمایه است؛ با استفاده از این برنامه، می‌توان بهترین تصمیم را شرایط مختلف گرفت.

طبق مقاله آموزش استراتژی معاملاتی سایت Investopedia، استراتژی‌های معاملاتی، می‌توانند بر اساس تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی یا تحلیل کمی باشند.

آموزش استراتژی معاملاتی
مقاله آموزش استراتژی معاملاتی سایت Investopedia

تفاوت استراتژی معاملاتی و سبک معاملاتی

بسیاری از معامله‌گران در ابتدای مسیر، استراتژی معاملاتی را با سبک معاملاتی یکی می‌دانند؛ در حالی که این دو مفهوم کاملاً مجزا هستند؛ برای مثال، انتخاب میان معاملات کوتاه‌مدت، استراتژی ترید روزانه، اسکالپینگ یا هولد کردن (Hold).

سبک معاملاتی بیشتر به چارچوب کلی معامله‌گر برمی‌گردد؛ مانند انتخاب بین اسکالپینگ، معاملات روزانه یا معاملات بلندمدت. سبک نشان می‌دهد که معامله‌گر قصد دارد در چه تایم‌فریم و با چه میزان درگیری با بازار فعالیت کند.

در مقابل، استراتژی معاملاتی مجموعه‌ای از قوانین مشخص برای ورود و خروج از معامله، تعیین حد ضرر و حد سود، و مدیریت ریسک است؛ برای مثال، در یک استراتژی معاملاتی اسکالپ، زمان‌بندی ورود به معامله روی تایم‌فریم‌های پایین بسیار حیاتی است.

جدول مقایسه استراتژی معاملاتی و سبک معاملاتی:

مفهوم

تعریف

نقش در فرآیند معامله

سبک معاملاتی (Trading Style)

چارچوب کلی فعالیت معامله‌گر؛ تعیین می‌کند در چه تایم‌فریم و با چه میزان درگیری با بازار فعالیت شود.

مشخص کردن بستر کلی و نحوه تعامل با بازار

استراتژی معاملاتی (Trading Strategy)

مجموعه‌ای از قوانین دقیق برای ورود، خروج، حد ضرر، حد سود و مدیریت ریسک.

تعیین زمان و شرایط دقیق اجرای معامله

چرا به استراتژی معاملاتی نیاز داریم؟ کاربردهای استراتژی معاملاتی

در بازارهای مالی، قیمت‌ها تحت تاثیر عرضه و تقاضا، اخبار اقتصادی و تصمیمات سرمایه‌گذاران تغییر می‌کنند. ورود به معاملات بدون مجموعه‌ای از قوانین مشخص، به تصمیم‌گیری‌های لحظه‌ای منجر می‌شود. به همین دلیل، معامله‌گران به دنبال طراحی یا استفاده از بهترین استراتژی معاملاتی هستند. کاربرد استراتژی معاملاتی:

  • مدیریت سرمایه و کنترل ریسک: تعیین پوزیشن سایز هر معامله و استفاده از حد ضرر و حد سود به کاهش زیان‌های غیرمنتظره و حفظ سرمایه منجر می‌شود؛
  • جلوگیری از تصمیمات تصادفی و احساسی: استراتژی مشخص، از تصمیم‌گیری بر اساس ترس، طمع یا هیجان بازار جلوگیری می‌کند؛
  • یکپارچگی و تکرارپذیری در معاملات: اجرای یک روش مشخص در تمام معاملات، امکان بررسی عملکرد و اصلاح استراتژی را فراهم کرده و از نتایج نامنظم جلوگیری می‌کند؛
  • امکان آزمایش و بهینه‌سازی قبل از اجرای واقعی: یک استراتژی معاملاتی، پیش از اجرا روی داده‌های تاریخی تست می‌شود تا میزان سود دهی، وین ریت و نقاط ضعف آن مشخص شود.

بک تست استراتژیمثال اجرای بک تست استراتژی معاملاتی روی نمودار شاخص S&P500

هماهنگی استراتژی با روانشناسی معامله‌گر

یکی از عوامل نادیده گرفته‌شده در طراحی استراتژی، هماهنگی آن با روحیات معامله‌گر است. اگر فردی ریسک‌گریز باشد، اجرای استراتژی‌های پرنوسان برایش دشوار خواهد بود. برعکس، فردی که ریسک‌پذیری بالایی دارد ممکن است با استراتژی‌های محافظه‌کارانه احساس نارضایتی کند.

انتخاب استراتژی باید متناسب با ویژگی‌های شخصیتی و روانی معامله‌گر باشد تا پایبندی به آن در بلندمدت امکان‌پذیر شود.

اجزای اصلی استراتژی معاملاتی چه مواردی هستند؟

یک استراتژی معاملاتی ترید باید شامل قوانین مشخص و تکرارپذیر باشد که بر اساس آن، نقاط ورود و خروج، میزان ریسک و سرمایه درگیر در هر معامله را تعیین شود.

شرایط ورود به معامله

 برای ورود به معامله، باید سیگنال‌های مشخص و از پیش تعریف‌شده‌ای وجود داشته باشد؛ این سیگنال‌ها امکان تصمیم‌گیری بر اساس الگوهای قیمتی، شکست سطوح حمایت یا مقاومت، داده‌های حجمی یا اندیکاتورها را فراهم می‌کنند.

مثال: در یک استراتژی مبتنی بر سبک ICT، ورود به معامله زمانی انجام می‌‎شود که قیمت به شکاف ارزش منصفانه "FVG" بازگردد. در این روش، معامله‌ای درصورت عدم بازگشت قیمت به این محدوده انجام نمی‌شود.

مثال بازگشت به شکاف ارزش منصفانه
مثال بازگشت قیمت به شکاف ارزش منصفانه و نقطه ورود مناسب بر اساس تحلیل سبک ICT

شرایط خروج از معامله

یک استراتژی باید دقیقا مشخص کند که در چه نقطه‌ای، سود معامله حفظ شده تا در صورت اشتباه بودن تحلیل، معامله با کمترین ضرر بسته ‌شود. دو روش رایج برای خروج از معامله وجود دارد که عبارتند از:

  • تعیین حد سود: بستن معامله در یک سطح مشخص ازجمله مقاومت‌های کلیدی یا سوئینگ های (Swing High)؛
  • تعیین حد ضرر: خروج از معامله در صورت رسیدن قیمت به زیر سطح حمایتی یا شکست‌های جعلی.

مدیریت سرمایه و حجم معاملات

یک استراتژی معاملاتی باید مشخص کند که در هر معامله، چه درصدی از کل سرمایه درگیر شده و حجم معاملات بر چه اساسی تعیین گردد.

مثال: معامله‌گری با ۱۰,۰۰۰ دلار سرمایه، اگر در هر معامله ۵۰٪ از سرمایه را ریسک کند، تنها با دو معامله ناموفق، کل حساب را از دست خواهد داد. اما اگر طبق یک استراتژی مشخص، حداکثر ۲٪ در هر معامله ریسک کند، حتی پس از چندین ضرر متوالی هم امکان بازیابی سرمایه وجود دارد.

مدیریت ریسک پیشرفته در استراتژی‌ها

مدیریت ریسک تنها به تعیین حد ضرر یا ریسک ۲ درصدی محدود نمی‌شود. معامله‌گران حرفه‌ای برای محافظت از سرمایه خود از روش‌های پیشرفته‌تری نیز استفاده می‌کنند:

  • هجینگ (Hedging): باز کردن موقعیت‌های مخالف روی یک دارایی یا استفاده از ابزارهای مشتقه برای پوشش ریسک زیان احتمالی؛
  • تنوع‌بخشی (Diversification): تقسیم سرمایه میان چند دارایی یا بازار مختلف برای کاهش ریسک غیر سیستماتیک؛
  • استراتژی همگرایی (Convergence): استفاده از اختلاف قیمت میان بازار نقدی و قراردادهای آتی تا زمان سررسید.

به‌کارگیری این روش‌ها می‌تواند به معامله‌گر کمک کند تا در شرایط پرنوسان بازار، از زیان‌های سنگین جلوگیری کند.

روش‌های مدیریت ریسک پیشرفته
استفاده از تکنیک هجینگ نیازمند تجربه و مهارت بالا است

مدیریت ریسک و کنترل ضرر

در هر معامله باید از پیش تعیین شود که چه مقدار سرمایه در معرض ریسک قرار می‌گیرد؛ در صورت غیرمنطقی بودن این ریسک، ورود به معامله غیر مجاز است. ابزار‌های مختلفی برای مدیریت ریسک معامله وجود دارد که برخی از آنها به شرح زیر هستند:

  • حدضرر متحرک (Trailing Stop): جابجایی سطح حد ضرر در زمان حرکت قیمت به سمت حد سود؛
  • نسبت ریسک به ریوارد (Risk-Riward Ratio): بررسی نسبت سرمایه در معرض ریسک با نسبت به سودی که معامله به همراه دارد؛ به عنوان مثال اگر 1 دلار برای معامله ریسک شود و سود مورد انتظار 2 دلار باشد، نسبت ریسک به ریوارد این معامله 1:2 خواهد بود.

شرایط بازار و تایم فریم مناسب

حرکت قیمت در شرایط مختلف بازار یکسان نیست؛ در یک استراتژی باید تصمیمات معاملاتی موردنیاز هر فاز بازار (رنج، صعودی و نزولی) و تایم فریم مناسب تعیین شوند.

مثالی از انتخاب تایم فریم مناسب

 برای معاملات اسکلپ، حرکات کوچک بازار مورد بررسی قرار می‌گیرند؛ در این استراتژی تصمیمات به سرعت گرفته شده، نسبت ریسک به ریوارد معمولا پایین است و از تایم فریم پایین استفاده می‌شود.

در معاملات سوئینگ، حرکات بزرگ بازار مورد بررسی قرار می‌گیرد و ممکن است معامله هفته‌ها باز باشد؛ در این سبک از تایم فریم بالا و نسبت ریسک به ریوارد بالا استفاده می‌شود.

انواع استراتژی معاملاتی

استراتژی‌های معاملاتی دارای فاکتور های مختلفی هستند که بسته به نحوه تحلیل، نوع بازار و هدف استفاده از یکدیگر متمایز می‌شوند.

انواع استراتژی معاملاتی
استراتژی‌های معاملاتی بسته به نوع تحلیل معاملات به چهار دسته تقسیم می‌شود

استراتژی‌های مبتنی بر تحلیل تکنیکال

در این روش تحلیل، معامله‌گر با استفاده از نمودار قیمت، حجم معاملات، ساختار کندل‌ها و ابزارهایی مانند اندیکاتورها تلاش می‌کند حرکت‌های بعدی بازار را پیش‌بینی کند.

در تحلیل تکنیکال تمام تمرکز روی رفتار قیمت و تکرار الگوهای مشخص در بازار است. این روش به‌ویژه در بازارهای با نقدشوندگی بالا مانند فارکس، رمزارز و برخی بازارهای آتی کاربرد زیادی دارد.

در کانال یوتیوب Data Trader انواع استراتژی‌های معاملاتی به صورت ویدیویی معرفی شده‌اند:

انواع استراتژی معاملاتی پرایس اکشن

پرایس اکشن یک استراتژی تحلیلی بدون وابستگی به اندیکاتورها است که مستقیماً با داده‌های خام قیمتی سر و کار دارد. معامله‌گر در این روش، رفتار قیمت را بر اساس ساختار کندل‌ها، واکنش به سطوح حمایت و مقاومت، شکست‌های جعلی، و حرکات برگشتی تحلیل می‌کند.

ساختار سوئینگ‌ها، مفهوم لیکوییدیتی و تأییدیه‌های کندلی نقش کلیدی در تعیین نقاط ورود و خروج دارند. پرایس اکشن به مهارت و تجربه بالایی نیاز دارد اما در عوض سیگنال‌های کم‌ریسک و دقیق‌تری ارائه می‌دهد.

میانگین‌های متحرک

استفاده از میانگین‌های متحرک، یکی از پایه‌ای‌ترین ابزارهای تشخیص روند در تحلیل تکنیکال است. معمولاً از دو یا چند میانگین متحرک با بازه‌های زمانی متفاوت برای شناسایی تغییر روند استفاده می‌شود.

برای مثال، عبور EMA 20 از EMA 50 می‌تواند نشانه‌ای از شروع روند صعودی یا نزولی جدید باشد. همچنین، این میانگین‌ها در نقش خطوط داینامیک حمایت یا مقاومت هم مورد استفاده قرار می‌گیرند.

میانگین متحرک
مثال استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک بر روی نمودار شاخص US100

واگرایی

واگرایی زمانی رخ می‌دهد که جهت حرکت قیمت با جهت اندیکاتوری مانند RSI،MACD یا OBV هماهنگ نباشد. در چنین حالتی، معمولاً نشانه‌ای از ضعف روند جاری یا احتمال برگشت قیمت وجود دارد.

واگرایی‌ها به دو دسته کلاسیک و مخفی تقسیم می‌شوند و اغلب در سقف‌ها و کف‌های مهم نمودار مشاهده می‌شوند. تحلیل صحیح واگرایی، نیازمند درک دقیق از ساختار روند و نواحی اشباع خرید و فروش است.

شکست سطوح

در این استراتژی، را بر نواحی کلیدی نمودار مانند خطوط روند، محدوده‌های رِنج یا نواحی حمایتی و مقاومتی است. زمانی که قیمت از این نواحی با قدرت عبور کرده و در صورت همراهی حجم بالا تثبیت شود، احتمال ادامه حرکت در جهت شکست افزایش می‌یابد.

تشخیص شکست واقعی از شکست‌های جعلی و مدیریت صحیح موقعیت پس از ورود، نقش مهمی در این روش دارد.

ابزارهای تأیید استراتژی تکنیکال شکست سطوح

بسیاری از استراتژی‌های تکنیکال زمانی قدرت بیشتری پیدا می‌کنند که چند ابزار همزمان یک سطح یا سیگنال را تأیید کنند. از جمله ابزارهای پرکاربرد در این زمینه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • پیوت پوینت‌ها (Pivot Points): برای شناسایی سطوح حمایتی و مقاومتی روزانه؛
  • فیبوناچی اصلاحی و گسترشی: جهت پیش‌بینی نواحی بازگشت یا ادامه حرکت قیمت؛
  • مناطق PRZ (Potential Reversal Zone): در الگوهای هارمونیک به‌عنوان نقاط بالقوه برگشت بازار.

وقتی چند ابزار مختلف یک سطح مشترک را تأیید کنند، احتمال موفقیت معامله به‌طور چشمگیری افزایش می‌یابد.

استراتژی‌های مبتنی بر کندل‌استیک

الگوهای کندل‌استیک یکی از پایه‌های مهم تحلیل تکنیکال هستند که می‌توانند نشانه‌های تغییر روند یا ادامه حرکت قیمت را آشکار کنند.

در استراتژی‌های مبتنی بر کندل‌استیک، معامله‌گر به شکل و موقعیت کندل‌ها توجه می‌کند تا سیگنال‌های معاملاتی به‌دست آورد.
جدول استراتژی‌های مبتنی بر کندل‌استیک:

الگو

کاربرد

پوشای صعودی و نزولی

نشان‌دهنده احتمال بازگشت روند

ستاره صبحگاهی و عصرگاهی

سیگنال تغییر روند در انتهای حرکات قوی

چکش معکوس و ستاره دنباله‌دار

نشانه ضعف روند جاری

الگوی دوجی

بیانگر سردرگمی بازار و احتمال شروع حرکت جدید

الگوهای کلاسیک

الگوهایی مانند سر و شانه، مثلث، پرچم، دو قله و دو کف، ساختارهایی هستند که اغلب در تغییر یا ادامه روند مشاهده می‌شوند. با شناسایی این الگوها و تعیین نقاط شکست، موقعیت‌های کم‌ریسک مشخص می‌شود.

ترکیب این الگوها با حجم معاملات یا پرایس اکشن، اعتبار تحلیل را افزایش می‌دهد.

استراتژی های مبتنی بر تحلیل فاندامنتال

در تحلیل فاندامنتال، ارزش ذاتی دارایی‌ها، روند میان‌مدت و بلند‌مدت قیمت با استفاده از پارامتر‌های اقتصادکلان و تحلیل بنیادی مورد بررسی قرار می‌گیرند. انواع استراتژی تحلیل فاندامنتال:

  • استراتژی معاملات خبری: پیش‌بینی روند میان‌مدت و بلندمدت دارایی با بررسی گزارش‌های اقتصادی مربوط به اشتغال، تولیدات ناخالص داخلی؛
  • استراتژی بررسی نسبت‌های مالی: بررسی سهام بر اساس نسبت P/E، درآمد هر سهم (EPS) و ارزش دفتری (Book Valu)؛
  • استراتژی بررسی سیاست‌های پولی: بررسی تاثییر تغییرات نرخ بهره بانک‌های مرکزی؛
  • استراتژی جریان سرمایه: بررسی تاثیرات سرمایه‌گذاری خارجی، روند‌های صنعتی و تغییرات عرضه و تقاضا و معامله دارایی‌های مرتبط به این فاکتورها.

استراتژی‌های مبتنی بر معاملات الگوریتمی و کوانت

این سبک از معاملات با استفاده از معادلات ریاضی، داده‌های بزرگ و ماشین لرنینگ انجام شده و در بهینه‌سازی نقاط ورود و خروج معاملات کاربرد دارد. انواع استراتژی‌های مبتنی بر معاملات الگوریتمی:

  • معاملات فرکانس بالا (HTF): انجام همزمان چندین هزار معامله در کمترین زمان ممکن برای دریافت سود از اختلافات قیمتی کوچک؛
  • معاملات یادگیری ماشینی (Machine Learning Trading): استفاده از هوش مصنوعی و مدل‌های کوانت برای شناسایی الگو‌های تکرارشونده؛
  • آربیتراژ: خرید و فروش هم زمان یک دارایی در دو بازار مختلف برای دریافت سود از اخلاف قیمت بین دو بازار؛
  • معاملات مبتنی بر نوسانات (Volatility Trading): معامله دارایی‌هایی با ریسک بالا در شرایط پرنوسان بازار که سوددهی بیشتری دارند.

استراتژی‌های مبتنی بر نقدینگی و رفتار موسسات مالی (ICT و SMC)

در این روش، فرصت‌های معاملاتی بر اساس جریان نقدینگی، سفارشات موسسات مالی، رفتار بانک‌ها و سرمایه‌گذاران بزرگ شناسایی می‌شوند.

این استراتژی دارای دو سبک اصلی  اسمارت مانی و ICT است که با بررسی جریان نقدینگی، نقاط ورود و خروج معاملات شناسایی می‌شوند.

  • استراتژی معاملاتی اسمارت مانی (Smart Money Concept): ورود به معامله در نواحی قرارگیری سفارشات بانک‌ها و موسسات مالی؛
  • استراتژی معاملاتی ICT: معامله در جهت جریان نقدینگی بازار با شناسایی بلوک‌های سفارش (Order Blocks) و شکست‌های قیمتی.
    استراتژی معاملاتی بر پایه نقدینگی و سبک ICT
    مشخص کردن نقطه ورود و حد ضرر با استفاده از اردر بلاک و شکاف ارزش منصفانه سبک ICT بر روی نمودار داوجونز

اندیکاتور ترکیبی شکاف ارزش منصفانه (FVG-IFVG + SFP)

اندیکاتور ترکیبی شکاف ارزش منصفانه (FVG-IFVG + SFP) یکی از ابزارهای پیشرفته در سبک ICT است که برای تحلیل‌گران حرفه‌ای بازارهای مالی طراحی شده است.

این اندیکاتور سه مفهوم کلیدی یعنی شکاف ارزش منصفانه (FVG) ، شکاف ارزش منصفانه معکوس (IFVG) و الگوی شکست نوسان (SFP) را به صورت یکپارچه نمایش می‌دهد.

هدف اصلی آن، شناسایی نقاطی است که احتمال جذب نقدینگی و تغییر جهت روند در بازار وجود دارد.

در این ابزار، نواحی FVG صعودی به رنگ آبی و FVG نزولی به رنگ صورتی مشخص می‌شوند. همچنین، الگوهای شکست نوسان (SFP) به شکل پیکان سبز برای شکست‌های صعودی و پیکان قرمز برای شکست‌های نزولی دیده می‌شوند.

این نمایش تصویری به معامله‌گر کمک می‌کند تا نواحی پرریسک و پرقدرت بازار را سریع‌تر شناسایی کند و با اطمینان بیشتری وارد معامله شود.

یکی از ویژگی‌های مهم این اندیکاتور، توانایی آن در ترکیب سه ساختار تحلیلی است. برای مثال، وقتی یک ناحیه FVG نزولی در نمودار شکل می‌گیرد، در ادامه ممکن است بهIFVG تبدیل شود و پس از آن، تشکیل یک SFP نشانگر بازگشت نقدینگی و شروع روند جدید باشد.

این فرآیند در نمودار جفت‌ارزهایی مانند USD/CAD یا AUD/USD به وضوح قابل مشاهده است و سیگنال‌های معاملاتی قدرتمندی ایجاد می‌کند.

بخش تنظیمات اندیکاتور نیز انعطاف‌پذیری بالایی دارد. کاربر می‌تواند تعداد کندل‌های بازگشتی، نحوه نمایش نواحی FVG و IFVG، یا حالت شناسایی الگوهای SFP را تغییر دهد. حتی امکان شخصی‌سازی رنگ‌های نواحی حمایتی و مقاومتی نیز وجود دارد تا تحلیل‌گر بتواند محیط معاملاتی خود را مطابق سلیقه و سبک ترید شخصی تنظیم کند.

به‌طور کلی، این اندیکاتور در دسته اندیکاتورهای نقدینگی قرار می‌گیرد و برای بازارهای مختلف از جمله فارکس، کریپتوکارنسی، سهام و کالا قابل استفاده است.

با توجه به ماهیت بازگشتی آن، به‌ویژه در تایم‌فریم‌های پایین و برای استراتژی‌های درون‌روزی (Intraday) کاربرد زیادی دارد.

در جمع‌بندی، می‌توان گفت اندیکاتور ترکیبی FVG-IFVG + SFP یک ابزار چندبعدی است که هم نقاط ورود و خروج را شفاف‌تر می‌کند و هم نقش مهمی در درک رفتار نقدینگی بازار دارد. برای معامله‌گرانی که به دنبال ستاپ‌های دقیق با احتمال موفقیت بالا هستند، این اندیکاتور می‌تواند یک مکمل قدرتمند در کنار سایر روش‌های تحلیلی باشد.

استراتژی معاملاتی در بازارهای مالی مختلف

در بازارهای مالی، روش‌های مختلفی برای معامله وجود دارد که بسته به موارد مختلف هر بازار با یکدیگر متفاوت هستند و تحت عنوان انواع استراتژی معاملاتی شناخته می‌شوند.

هرکدام از این روش‌ها بسته به نوع بازار و اهداف معامله‌گر متفاوت هستند.

  • استراتژی معاملاتی فارکس: شامل استراتژی‌هایی بر پایه اندیکاتورها، پرایس اکشن و ترکیب تحلیل تکنیکال با فاندامنتال. نمونه‌ای از این موارد، نمونه استراتژی معاملاتی طلا در فارکس است که بر اساس نوسانات قیمت طلا و ارتباط آن با دلار آمریکا طراحی می‌شود؛
  • استراتژی معاملاتی ارز دیجیتال و استراتژی کریپتو: این نوع استراتژی‌ها معمولاً مبتنی بر تحلیل داده‌های آن‌چین، چرخه‌های بازار و تحلیل بنیادی پروژه‌های مختلف انجام می‌شوند.

انتخاب استراتژی مناسب در شرایط مختلف بازار

هر بازار بسته به وضعیت خود نیازمند استراتژی متفاوتی است. در بازارهای رونددار (Trending)، روش‌هایی مانند دنبال‌کننده روند یا شکست سطوح کارایی بالایی دارند.

در مقابل، در بازارهای رنج (Range-Bound)، استراتژی‌هایی مانند معامله بین حمایت و مقاومت یا استفاده از اندیکاتورهای نوسانی (RSI یا استوکاستیک) مناسب‌تر هستند. تشخیص درست شرایط بازار، پیش‌نیاز انتخاب صحیح استراتژی و افزایش احتمال موفقیت معاملات است.

مراحل ساخت استراتژی معاملاتی

برای ساخت استراتژی معاملاتی، مراحل زیر را به صورت گام‌به‌گام دنبال کنید:

  1. انتخاب بازار و تایم فریم: انتخاب نوع بازار و تایم فریم مورد استفاده برای تحلیل با بررسی مقدار نوسانات، نقدینگی و حجم معاملات؛
  2. تعیین سبک تحلیل معاملات: بسته به مهارت معامله‌گر، سبک تحلیل بازار مشخص می‌شود؛
  3. تعیین شرایط ورود و خروج: تعیین تمام نشانه‌های لازم برای قرار دادن سفارشات معامله (ورود به معامله، حد ضرر و حد سود)؛
  4. مدیریت سرمایه و ریسک: تعیین حجم معامله، ریسک به ریوارد و حداکثر ریسک در بازه‌های زمانی مشخص؛
  5. ‌تست و بهینه‌سازی: تست استراتژی در گذشته بازار (Backtesting) و اجرای آن در حساب دمو (Forward Testing) برای برطرف کردن نقاط ضعف استراتژی؛
  6. ارزیابی عملکرد استراتژی در حساب واقعی: شروع معامله با استراتژی و ژورنال‌نویسی منظم برای برطرف کردن نقاط ضعف استراتژی.

مثال‌های عملی از اجرای استراتژی روی نمودار

برای درک بهتر استراتژی‌ها، مشاهده اجرای آن‌ها روی نمودار بسیار مفید است. به‌عنوان نمونه:

  • استفاده از میانگین‌های متحرک ۲۰ و ۵۰ برای تشخیص تقاطع‌های صعودی و نزولی؛
  • شناسایی نقطه ورود با کمک سطح فیبوناچی اصلاحی %6.18 پس از یک حرکت صعودی؛
  • بررسی واگرایی RSI همراه با شکست یک سطح حمایتی برای گرفتن موقعیت فروش.
نمونه تحلیل با استفاده از تقاطع میانگین متحرک
اجرای استراتژی فارکس موفق بر پایه تقاطع میانگین متحرک در نمودار قیمت

تفاوت معامله با استراتژی و معامله بدون استراتژی

مهم‌ترین تفاوت معامله با استراتژی و بدون استراتژی، مدیریت سرمایه اصولی است اما این موضوع تنها تفاوت نیست.

پارامتر

معامله با استراتژی

معامله بدون استراتژی

ورود و خروج

بر اساس قوانین مشخص

بر اساس احساسات، اخبار یا توصیه دیگران

مدیریت سرمایه

تعیین ریسک در هر معامله، استفاده از حد ضرر

حجم نامشخص و نامتناسب در معاملات

عملکرد بلند مدت

قابل بررسی و اصلاح بر اساس داده‌های واقعی

وابسته به شانس و شرایط مقطعی بازار

اشتباهات رایج در طراحی استراتژی معاملاتی

بسیاری از معامله‌گران به دلیل تکرار چند خطای رایج در طراحی یا اجرای استراتژی مانند معامله بیش از حد (OverTrading) دچار زیان می‌شوند. مهم‌ترین این اشتباهات شامل موارد زیر هستند:

  • استفاده همزمان از اندیکاتورهای متعدد بدون بررسی کارایی واقعی آن‌ها؛
  • بی‌توجهی به مدیریت ریسک و معامله با حجم بیش از اندازه و درگیر فومو (FOMO) شدن؛
  • تغییر مداوم استراتژی پس از چند زیان متوالی بدون تحلیل علت شکست؛
  • غفلت از روانشناسی معامله و اثر احساسات بر تصمیم‌گیری.

چک‌لیست نهایی تدوین استراتژی معاملاتی

برای اطمینان از اینکه استراتژی طراحی‌شده تمام ابعاد لازم را پوشش داده است، داشتن یک چک لیست استراتژی معاملاتی ضروری است. این چک‌لیست باید شامل موارد زیر باشد:

  • تعیین سبک: برای مثال انتخاب بین استراتژی ترید روزانه، استراتژی هولد کردن (Hold) یا استراتژی اسکالپ؛
  • ساختار بازار: بررسی ساختار بازار با کمک پرایس اکشن یا اندیکاتورها؛
  • مدیریت ریسک: تعیین دقیق نسبت ریسک به پاداش و حد ضرر برای هر معامله؛
  • ژورنال معاملاتی: ثبت همه معاملات در ژورنال معاملاتی و ارزیابی منظم آن‌ها؛
  • روانشناسی تریدر: مطابقت استراتژی با ویژگی‌های شخصیتی و روانشناسی فردی.

این چک‌لیست نه تنها به معامله‌گر کمک می‌کند که در لحظات پرهیجان بازار تصمیمات عجولانه نگیرد، بلکه باعث می‌شود در بلندمدت روند بهینه‌سازی استراتژی ساده‌تر شود.

جمع‌بندی

رعایت قوانین استراتژی معاملاتی بر نحوه معامله و مدیریت آن تاثیر داشته و از تصمیمات لحظه‌ای و تاثیر احساسات بر معاملات جلوگیری می‌کند. در استراتژی شخصی، کلیه حرکات و تصمیمات در ژورنال معاملاتی ثبت می‌شوند تا تمام اشتباهات قابل بررسی و اصلاح باشند.

PDF Logo

پی دی اف استراتژی معاملاتی

برای دانلود نسخه‌ی پی دی اف استراتژی معاملاتی کلیک کنید

آزمون

5 سوال

سوال1: استراتژی معاملاتی چیست؟

سوال2: کدام یک از موارد زیر از اجزای اصلی استراتژی معاملاتی نیست؟

سوال3: در مثال ارائه شده، معامله‌گری با ۱۰,۰۰۰ دلار سرمایه که در هر معامله ۲٪ ریسک کند، نسبت به کسی که ۵۰٪ ریسک می‌کند چه مزیتی دارد؟

سوال4: در سبک ICT، ورود به معامله بر اساس کدام عامل انجام می‌شود؟

سوال5: کدام یک از انواع استراتژی‌های معاملاتی بر اساس جریان نقدینگی و رفتار موسسات مالی عمل می‌کند؟

پرسش‌های متداول

استراتژی معاملاتی چیست و چه کاربردی دارد؟

مجموعه‌ای از از قوانین مشخص برای مدیریت معامله، مدیریت سرمایه و ریسک در بازارهای مالی است.

استراتژی معاملاتی چگونه از ضرر جلوگیری می‌کند؟

قوانین مشخص از پیش تعیین‌شده برای لحظات بحرانی، تصمیم‌گیری در این شرایط را تسهیل کرده و ضررهای مربوط به تصمیمات احساسی را از بین می‌برد.

آیا یک استراتژی معاملاتی همیشه سودآور است؟

 خیر؛ هیچکدام از استراتژی‌ها 100% سودده نیستند.

یک استراتژی معاملاتی باید از چه بخش‌هایی تشکیل شود؟

شرایط ورود، شرایط خروج، مدیریت سرمایه، مدیریت ریسک و روش تحلیل بازار ازجمله اجزای استراتژی معاملاتی هستند.

بهترین روش برای مدیریت سرمایه در یک استراتژی چیست؟

 یکی از پرکاربرد ترین روش‌ها، ریسک حداکثر 2% از کل سرمایه برای هر معامله است تا در صورت متحمل شدن چند ضرر متوالی، فرصت جبران ضررها فراهم باشد.

تفاوت بک تست و فوروارد تست چیست؟

در بک تست، گذشته بازار مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ همچنین فوروارد تست در حساب دمو نیز حال حاضر بازار را مورد بررسی قرار‌ می‌دهد.

آیا می‌توان یک استراتژی را مستقیما در حساب واقعی اجرا کرد؟

خیر؛ ابتدا باید در بک تست و محیط دمو تست شود تا نقاط ضعف آن به حداقل برسد.

معیار های بررسی یک استراتژی چیست؟

نرخ برد (Win Rate)، افت سرمایه (Drawdown)، سود خالص، ریسک به ریوارد (R/R) ازجمله معیارهایی بررسی موفقیت استراتژی هستند.

چگونه استراتژی معاملاتی بسازیم؟

یک استراتژی معاملاتی با تعریف دقیق قوانین ورود و خروج، تعیین حد ضرر و حد سود، انتخاب تایم‌فریم مناسب و مدیریت ریسک ساخته می‌شود؛ سپس با بک‌تست و اصلاح مداوم، بهینه‌سازی می‌گردد.

score of blog
5 از 5.0
(5)
به این مطلب امتیاز دهید
1نظر
علی

جالب بود این مقاله