تورم (Inflation) چیست؟ [بررسی شاخص‌های PPI, CPI و PCE]

سطح مقاله:
متوسط
ساخته‌شده در:
تاریخ به‌روزرسانی:
نظرات:۰
بازدیدها:۲۶
7 دقیقه

تورم اقتصادی مفهومی است که در اوایل قرن بیستم توسط هاینریش فون “Heinrich Von”، اقتصاددان آلمانی مطرح  شد؛ در واقع تورم عامل افزایش غیرقابل کنترل در سطح عمومی قیمت‌ها است.

تورم
تورم یک پدیده اقتصادی است که درنتیجه کاهش ارزش پول یا افزایش هزینه‌های تولیدکننده ایجاد می‌شود؛ تغییرات این شاخص اقتصادی بر تصمیمات بانک مرکزی میگذارد و بررسی مداوم آن در تحلیل فاندامنتال حائزاهمیت است.

این افزایش قیمت با شاخص‌های مختلف تحلیل فاندامنتال مثل تورم CPI، PPI و PCE بررسی و تعریف می‌شود.

تورم چیست؟

تورم میانگین وزنی از افزایش قیمت سبد مشخصی از کالاها و خدمات در یک بازه زمانی خاص است؛ کالاهای داخل این سبد [مواد غذایی، مسکن، پوشاک و ...] از سوی بانک مرکزی هر کشور تعیین می‌شوند.

معرفی انواع شاخص‌های تورمی

گزارش‌های تورم در قالب شاخص‌های تورمی منتشر می‌شوند و در پیش‌بینی روند سیاست پولی و بازارهای مالی کاربرد دارند؛ انواع شاخص‌های تورمی:

  • شاخص قیمت مصرف‌کننده “CPI”
  • شاخص قیمت مصرف‌کننده هسته “Core CPI“
  • شاخص قیمت تولیدکننده “PPI”
  • شاخص قیمت تولیدکننده هسته “Core PPI”
  • شاخص قیمت مخارج مصرف شخصی “PCE”
  • شاخص قیمت مخارج مصرف شخصی هسته “PCE”
شاخص‌های تورمی
انواع شاخص‌های تورمی در یک نگاه

CPI (شاخص قیمت مصرف‌کننده)

شاخص CPI یا “Consumer Price Index”، تورم اقتصادی را نشان می‌دهد؛ این شاخص، میانگین وزنی از تغییرات قیمت سبد مشخصی از کالاها در بازه زمانی مشخص است. نکته مهم درباره تورم CPI، ثابت بودن سبد کالاهای لحاظ شده و وزن تاثیرگذاری آنها است.

شاخص قیمت مصرف‌کننده با کاهش ارزش پول افزایش می‌یابد و به کاهش قدرت خرید منجر می‌شود.

Core CPI (شاخص قیمت مصرف‌کننده هسته)

شاخص Core CPI یا “Core Consumer Price Index”، تورم CPI به غیر از بخش غذا و انرژی است.

عوامل خارجی بسیاری مثل ریسک‌های ژئوپولیتیک، اختلالات زنجیره تامین یا کمبود عرضه روی قیمت غذا و انرژی [اقلام بی‌ثبات] تاثیر می‌گذارند و کنترل قیمت آنها تاحد زیادی از دست دولت یا بانک مرکزی خارج است؛ به همین دلیل، بانک‌های مرکزی شاخص Core CPI را مبنای خود برای ارزیابی تورم  اقتصادی قرار می‌دهند.

به عنوان مثال، وقتی ECB (بانک‌مرکزی اروپا) هدف تورمی خود را 2 درصد اعلام می‌کند، منظور آنها رسیدن Core CPI (تورم هسته) به 2% است.

نکته: در شاخص‌های تورمی، هر زمانی که عبارت Core مطرح شود، به معنی حذف بخش غذا و انرژی در محاسبات شاخص مربوطه است.

PPI (شاخص قیمت تولیدکننده)

شاخص PPI  یا “Producer price Index” تورم تولیدکنندگان را نشان می‌دهد؛ در این شاخص، تغییرات قیمت مواد اولیه تولید و هزینه‌های ارائه دهندگان خدمات لحاظ می‌شود.

افزایش قیمت نفت و انرژی یکی از مواردی است که تاثیر چشمگیری روی PPI دارد و تورم ریشه هزینه‌ای را رقم می‌زند.

نکته بسیار مهم درمورد PPI، عملکرد آن به عنوان یک شاخص پیشرو و هشداردهنده تورم مصرف‌کننده پیش از افزایش است؛ به همین دلیل، با افزایش هزینه‌های تولید، تأثیر آن بر تورم مصرف‌کننده چند ماه بعد و از طریق افزایش قیمت محصول نهایی نمایان می‌شود.

Core PPI (شاخص قیمت تولیدکننده هسته)

در Core PPI یا “Core Producer Price index”، تغییرات قیمت بخش غذا، انرژی و خدمات حذف می‌شوند.

حذف بخش خدمات بدین دلیل است که حقوق و دستمزدها، بخش عمده هزینه‌های شرکت‌های خدماتی هستند و نوسانات شدید رشد دستمزدها تغییرات بزرگی را روی PPI رقم می‌زند.

PCE Price Index (شاخص قیمت مخارج مصرف شخصی)

شاخص PCE Price Index یا “Personal Consumption Expenditures Price Index”  یک معیار تورمی بسیار جامع است که فقط در آمریکا گزارش می‌شود. شاخص PCE علاوه بر تورم و افزایش قیمت‌ها، داده‌های کاملی از وضعیت درآمد، کلیه ورودی‌های هر فرد در ماه و نرخ پس‌انداز ارائه می‌دهد.

Core PCE Price Index (شاخص قیمت مخارج مصرف شخصی هسته)

شاخص Core PCE Price Index یا “Core Personal Consumption Expenditures Price Index” یکی از مهم‌ترین معیار‌های اقتصادی است که فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) آن رابررسی می‌کند.

نکته بسیار مهم درباره PCE و Core PCE، تغییرات فصلی [بر اساس تقاضای بیشتر] سبد کالاهای لحاظ شده است؛ همچنین، وزن کالاها در محاسبه PCE متغیر است.

این ویژگی منجر شده تا PCE بهتر از CPI وضعیت تورم اقتصادی و هزینه‌های زندگی مصرف‌کنندگان را نشان دهد؛ به همین دلیل از سال2000 ، شاخص Core PCE به عنوان شاخص ترجیحی فدرال ‌رزرو برای ارزیابی تورم، جایگزین Core CPI شد.

تورم چگونه ایجاد می‌شود؟

افزایش قیمت‌ها در بلندمدت، به دلیل عرضه پول و افزایش نقدینگی رخ می‌دهند. اما این موضوع تنها دلیل وقوع تورم نیست و عوامل متعددی منجر به ایجاد شدن آن می‌شوند:

علل بوجود آمدن تورم
کسری بودجه، تورم ریشه پولی، عوامل خارجی، تورم ریشه هزینه‌ای و انتظارات تورمی ازجمله دلایل ایجاد تورم هستند

تورم تقاضایی (ریشه پولی)

این نوع تورم از تقاضای قوی نشات می‌گیرد؛ در واقع در این شرایط تقاضا بیشتر از عرضه است. سیاست‌های پولی انبساطی مثل کاهش نرخ بهره، خرید اوراق توسط بانک مرکزی یا افزایش هزینه های دولت (افزایش سرمایه گذاری دولت در تولید، افزایش دستمزدها یا پرداخت یارانه و..) از عوامل ایجاد این نوع تورم هستند.

تورم ریشه هزینه‌ای

این نوع تورم زمانی رخ می‌دهد که هزینه تولیدکنندگان افزایش یافته و آنها مجبور به افزایش قیمت محصول نهایی باشند. افزایش قیمت مواد اولیه تولید یا افزایش دستمزها عامل ایجاد این نوع تورم است.

انتظارات تورمی

انتظارات تورمی به ایجاد یا تداوم تورم منجر می‌شود. وقتی کسب و کارها یا مصرف‌کنندگان منتظر تشدید تورم هستند، در خرید های خود تعجیل کرده و این افزایش تقاضا منجر به افزایش یا تداوم یافتن تورم می‌شود.

انتظارات تورمی را می‌توان از شاخص‌های بررسی احساسات مصرف‌کننده [ارائه شده در سایت فارکس فکتوری] رصد کرد.

کسری بودجه دولت

کسری بودجه و استقراض دولت از بانک مرکزی نیز از طریق افزایش پایه پولی و نقدینگی، تورم‌زا است.

کسری بودجه ناشی از عدم تعادل بین هزینه‌ها و درآمد دولت است؛ به عبارتی دیگر، کسری بودجه وقتی ایجاد می‌شود که هزینه‌های دولت بیشتر از درآمدش باشد.

در این شرایط، اگر دولت برای حل مشکل کسری بودجه اقدام به استقراض پول از بانک مرکزی کند، تورم به دلیل افزایش پایه پولی و نقدینگی ایجاد می‌شود.

عوامل خارجی

گاهی اوقات عوامل خارجی مثل ریسک‌های ژئوپلیتیکی یا اختلالات زنجیره تامین نیز، از طریق کاهش عرضه کالا، افزایش هزینه حمل و نقل و یا گران شدن مواد اولیه تولید، به افزایش هزینه‌های مصرف‌کننده منجر می‌شوند.

تفاوت تورم ریشه پولی و هزینه‌ای

تورم ریشه پولی از طریق افزایش نقدینگی ایجاد می‌شود. در این نوع تورم، اگر تولید همراه با افزایش نقدینگی رشد نکند، تورم ایجاد می‌شود؛ به بیان دیگر، عرضه نقدینگی بیشتر شده اما عرضه کالا ثابت مانده یا کمتر از میزان رشد نقدینگی افزایش یافته است.

فرمول تورم ریشه پولی
فرمول تورم ریشه پولی، MV=PQ است

بنا به این فرمول، اگر عرضه پول بیشتر از کالا باشد، باید مبلغ بیشتری برای خرید کالا پرداخت شود.

با این حال، تورم ریشه پولی با سیاست‌های پولی بانک مرکزی قابل کنترل است؛ بانک ‌مرکزی می‌تواند از طریق افزایش نرخ بهره، سطح نقدینگی را در جامعه کاهش داده و افزایش قیمت‌ها را مهار کند.

چگونه می‌توان تورم را کنترل کرد؟

سیاست پولی انقباضی و کاهش هزینه‌های دولت، راه‌هایی برای کنترل تورم هستند.

علاوه بر این، سیاست‌های حمایت از تولید نیز به تقویت عرضه کالا منجر شده و در کنترل تورم موثر هستند.

برخی از سیاست‌های دستوری دولت ازجمله قیمت‌گذاری دستوری یا ارز چند نرخی نیز کنترل تورم استفاده می‌شوند؛ اما اینگونه سیاست‌ها [درصورت عدم نظارت کافی]، منجر به ایجاد بازار سیاه و گاها فسادهای مالی می‌شوند.

سیاست پولی انقباضی

رایج ترین نوع کنترل تورم، سیاست پولی انقباضی بانک ‌مرکزی است؛ در این سیاست، بانک ‌مرکزی با هدف کاهش نقدینگی در سطح جامعه، اقدام به افزایش نرخ بهره می‌کند.

افزایش نرخ بهره با دو روش سطح نقدینگی را کاهش می‌دهد:

  • جذب نقدینگی به سیستم بانکی جهت دریافت سود بالا؛
  • کاهش تقاضای تولیدکنندگان برای دریافت وام به علت نرخ بهره بالا.

کاهش عرضه پول

دولت با افزایش نرخ سود اوراق، نقدینگی را از سطح جامعه جذب می‌کند؛ زیرا سود بالاتر در اوراق به‌عنوان یک سرمایه‌گذاری کم‌ریسک می‌تواند جذابیت بیشتری داشته باشد.

آیا تورم منفی و کاهش قیمت‌ها مفید هستند؟

تورم منفی (Deflation) زمانی رخ می‌دهد که میانگین قیمت‌ها در یک دوره مشخص، نسبت به دوره قبلی کاهش یابد.

تورم منفی اغلب به دلیل کاهش تقاضا، تقویت پول یا افزایش عرضه کالا ایجاد می‌شود و با کاهش انتظارات تورمی و تداوم تقاضای ضعیف همراه است؛ بدین دلیل از نظر اقتصادی شرایط مفیدی محسوب نمی‌شود و بانک‌های مرکزی سعی می‌کنند تا از وقوع آن جلوگیری کنند.

تورم منفی درصورت تداوم، به رکود اقتصادی منجر می‌شود؛ برای درک بهتر این موضوع، روند تورم و رشد اقتصادی (تولیدات ناخالص داخلی) ژاپن در تصاویر زیر قابل مشاهده است:

تورم ژاپن از سال 2000 تا کنون
این تصویر تورم ژاپن و دوره‌های تورم منفی طی دو دهه گذشته را نشان می‌دهد

چه میزانی از تورم برای اقتصاد مفید است؟

برای رشد اقتصادی و حفظ رونق بازارکار، میزان کنترل شده‌ای از تورم برای اقتصاد مفیداست؛ لذا برای اقتصادهای توسعه یافته تورم 2 درصد و برای اقتصادهای درحال توسعه، تورم 2 الی 4 درصد مفید است.

اما اگر تورم از این حد فراتر برود، در بلندمدت به کاهش قدرت خرید، رکود بازار کار (افزایش نرخ بیکاری) و درنهایت کاهش رشد اقتصادی منجر می‌شود.

جمع‌بندی

تورم در اکثر مواقع درنتیجه افزایش عرضه پول رخ داده و منجر به افزایش هزینه‌های زندگی مصرف‌کننگان می‌شود. افزایش قیمت‌ها و تورم بسته به میزان، مفید یا مضر هستند و یکی از وظایف بانک‌های مرکزی، کنترل و تثبیت آن در محدوده 2 تا 4% است.

پرسش‌های متداول

تورم چیست؟

تورم میانگین وزنی از تغییرات قیمتی سبد مشخصی از کالاها در یک بازه زمانی مشخص است.

چه عواملی منجر به افزایش تورم می‌شوند؟

دلایل متعددی ازجمله افزایش نقدینگی و تقاضا، ریسک‌های ژئوپولیتیکی، اختلالات زنجیره تأمین، سیاست‌های پولی و مالی انبساطی، افزایش دستمزدها و کمبود عرضه برای افزایش تورم وجود دارند.

راه حل کنترل تورم چیست؟

سیاست پولی انقباضی رایج‌ترین راه کنترل تورم است که با افزایش نرخ بهره، منجر به کاهش نقدینگی در سطح جامعه می‌شود.

score of blog
5 از 5.0
(1)
به این مطلب امتیاز دهید
0نظر